ببر ای ساربان در قتلگاهم
بده مژده حسین کم سپاهم
بگو عباس! بر پا کن علم را
برآور آرزوهای دلم را
مگر ای ساربان این جا چه جایست؟
که آن خوشبوتر از جنت سرایست
نسیمش در مشام خوشتر آید
که این جا بوی زلف اکبر آید
الا ای ساربان مشکن دلم را
فرود آور در این جا محملم را
فرود آور در این جا محمل من
که این جا خوش فرود آمد دل من
خس و خاری که در این سرزمین است
نشیمنگاه سرو و یاسمین است
همین خاک است منزلگاه جانان
نهم سر بر سر خاکش دهم جان
عجب این خاک، خاک مشک بیز است
که هم شادی فزا هم غصه خیز است
عجب این خاک، خاک باصفائیست
یقین آرامگاه دلربائیست
عجب این خاک بویش عنبرین است
یقین با خون مهرویان عجین است
برهنه پا بر هر ناسزاوار
برهنه، بر مغیلان پای پر خار
سر از این خاک هرگز بر ندارم
مگر از تن رود جان فگارم
برای این زمین بود ای عزیزان
گذاریدم که تا این جا دهم جان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از زبان یک عاشق سخن میگوید که به ساربان سفارش میکند او را به قتلگاه حسین (ع) برساند و خبر پیروزی او را بدهد. عاشق از ساربان میخواهد علم را برافراشته و آرزوهایش را برآورده کند. او به زیبایی و دلنشینی این خاک اشاره میکند که در آن، عطر و بوی خاصی وجود دارد و با عشق و یاد حسین و عباس پیوند مییابد. همچنین، عاشق از عشق و ارادت خود به این مکان سخن میگوید و میخواهد در نهایت جانش را در این سرزمین نثار کند. او برهنه پا بر زمین مینهد و عشق و دلدادگیاش را به تصویر میکشد و تأکید میکند که حاضر است جان خود را فدای این خاک کند.
هوش مصنوعی: ای راننده، مرا به کشتارگاه ببر و خبر کن که حسین آمده و نیروی من کم است.
هوش مصنوعی: عباس! بیا علم را بلند کن و آرزوهای من را تحقق ببخش.
هوش مصنوعی: ساربان، اینجا چه مکانی است؟ که آنجا عطر و بویش از بهشت نیز خوشتر است.
هوش مصنوعی: نسیم در اینجا به قدری خوشبو و دلپذیر است که بوی زلف شخصی به نام اکبر را بیشتر دوست داریم. یعنی هوای دلپذیر اینجا باعث میشود که رایحهی زلف اکبر را بهتر احساس کنیم.
هوش مصنوعی: ای ساربان، دل مرا نشکن و محمل مرا در اینجا فرود بیاور.
هوش مصنوعی: در اینجا، حال من خوب است و دلم شاداب است. پس بیار محمل و بار من را اینجا پایین بگذار.
هوش مصنوعی: در این سرزمین باوجود خس و خاری که دیده میشود، مکانی برای سرو و یاسمین نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: این خاک همان جایی است که محبوب من است. من سرم را بر آن خاک میگذارم و جانم را فدای آن میکنم.
هوش مصنوعی: این زمین عجیبی است که دارای بویی خوش و عطری خوشایند است؛ هم باعث شادی و خوشحالی میشود و هم میتواند باعث اندوه و غم باشد.
هوش مصنوعی: این خاک، خاکی بسیار زیبا و دلپذیر است که به وضوح میتواند آرامگاه زیباییها و جذابیتها باشد.
هوش مصنوعی: عجب است که این خاک بوی خوشی مانند عنبر دارد و بهطور یقین با خون کسانی که چهرههایی زیبا و دلانگیز دارند، آمیخته است.
هوش مصنوعی: با پای برهنه بر روی هر چیز ناپسند و نامناسب میروم، مانند پایم که بر روی خارهای تیز و دردناک قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: هرگز سر از این زمین برنمیدارم، مگر زمانی که جانم از تنم جدا شود و در رنج باشد.
هوش مصنوعی: برای این زمین، ای عزیزان، من جانم را فدای شما کردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.