گنجور

 
فایز

سحرگه ز آرزوی شوق دیدار

کشاندم خویش بر بالین دلدار

ادب نگذاشت فایز بوسدش لب

همی سودم به زلفش چشم خونبار

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode