خون شکایتم ز لب زخم چون چکد
ز آنجا که تیغ او نرسیدست خون چکد
نازم به سعی شوق که بی دست کوهکن
از تیشه زخم در جگر بیستون چکد
در جوشم آن چنان که ز چشم جراحتم
دریا به نیم قطره رسد تا برون چکد
در رزمگاه عشق که گلزار دوستیست
بر عقل زخم آید و خون از جنون چکد
لبریز زخم اوست فصیحی تنم چو گل
چندان که نامم ار بفشارند خون چکد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از درد و رنجی که از عشق و زخمهای عاطفی میکشد سخن میگوید. او احساساتش را به خون تشبیه میکند و نشان میدهد که چگونه این زخمها از دل او بیرون میریزد. عشق را به عنوان میدانی معرفی میکند که در آن عقل به زخم میآید و جنون دامنگیر میشود. در نهایت، شاعر نشان میدهد که حتی نامش هم با زخم عشق همراه است و از آن خون میچکد. بطور کلی، احساسات عمیق و شدید او در برابر عشق و دردهایش به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: خون گریه و نالهام از لب زخم، همانگونه که از جایی که تیغ او به آن نرسیده، خون میریزد.
هوش مصنوعی: من به تلاش و اشتیاقی که در دل دارم افتخار میکنم، چرا که حتی بدون کمک یک سنگتراش، از زخمهای تیشهاش بر جگر بیستون، آب میچکد.
هوش مصنوعی: من به شدت پر انرژی و هیجانزدهام، بهگونهای که درد و رنجهایم به اندازهای هستند که اگر بخواهی آن را در یک نیمقطره آب بریزی، دریای بزرگ و وسیعی خواهد شد.
هوش مصنوعی: در میدان عشق که مکان دوستانی است، عقل زخمی میشود و از دیوانگی خون میریزد.
هوش مصنوعی: تنم از درد و زخم عشق او پر شده است، مثل گل که وقتی فشارش دهی، خون میچکد. حتی اگر نامم را بگویند، این درد و زخمها همچنان باقی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کو عشق کاز شمایل عقلم جنون چکد
از گریه نوش ریزد و از خنده خون چکد
لب تشنگی ز ریشهٔ چشمم کشد برون
آن قطره های خون که ز ریش درون چکد
خوش دل بدانم ار بچکد خون دل ز چشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.