گنجور

 
فصیحی هروی

مراد ما ز مادر بر سر خشت عدم آید

وجود عشرت ما با عدم از یک شکم آید

اگر تسبیح سازد زاهد از خاک شهیدانش

به جای نام ایزد بر زبانش یاصنم آید

همه عمرم به مردن صرف شد کاین جان غم روزی

دلی صد ره برون از تن به استقبال غم آید

فصیحی تشنه مرگ است چندانی که عیدستش

چو ماه روزه گر از عمر او یک روز کم آید