مرحبا ای بلخ بامی همره باد بهار
از در نوشاد رفتی یا زباغ نوبهار
ای خوشا آن نوبهار خرم نوشاد بلخ
خاصه اکنون کز در بلخ اندرون آمد بهار
هر درختی پرنیان چینی اندر سر کشید
پرنیان خرد نقش سبز بوم لعل کار
ارغوان بینی چو دست نیکوان پردستبند
شاخ گل بینی چو گوش نیکوان پر گوشوار
باغ گردد گلپرست و راغ گردد لاله گون
باد گردد مشکبوی و ابر مروارید بار
باغبان برگرفته دل بماه دی زگل
پر کند هر بامدادی از گل سوری کنار
بلخ بس خوشست، لیکن بلخیان را باد بلخ
مرمرا با شهرهای گوز گانانست کار
نو بهار بلخ را در چشم من حشمت نماند
نا بهار گوز گانان پیش من بگشود بار
باغ و وراغ و کوه و دشت گوز گانان سر بسر
حله دو روی را ماند ز بس نقش و نگار
هر چه زیور بود نوروز نو آیین آن همه
برد برگلهای باغ و راغ نوروزی بکار
از دوران رشنه (؟) تاکهپایه های کرزوان
سبزه از سبزه نبرد، لاله زار از لاله زار
بیشه های کرزوان از لاله زار و شنبلید
گاه چون بیجاده گردد، گاه چون زرعیار
از فراوان گل که برشاخ درختان بشکفد
راست پنداری درختان گوهر آوردند بار
بامدادان بوی فردوس برین آید همی
از در باغ و در راغ و زکوه و جویبار
گل همی گل گردد وسنگ سیه یاقوت سرخ
زین بهار سبز پوش تازه روی آبدار
خوبتر زین گوز گانان را بهاری دیگرست
وین بهار اکنون پدید آید که آید شهریار
میر ابواحمد محمد شهریار دادگر
سر فراز گوهر و فخر بزرگان تبار
آنکه دنیا را جمالست آنکه دین را قوتست
آنکه دولت را ثیابست آنکه شاهی را شعار
در بزرگی با تواضع، در سیاست باسکون
درسخا باتازه رویی، در جوانی با وقار
پردل پردل ولیکن مهربان مهربان
قادر قادر ولیکن بردبار بردبار
خشت او از کوه برگیردهمی تیغ بلند
ناوک او کنگره برباید از برج حصار
همچنان ترسند چون کبکان ترسنده زباز
پیل ازو روز نبرد و شیر ازو روزشکار
ابر گوهر بار زرین کله بندد در هوا
گر ز دریای کفش خورشید بر گیرد بخار
مرد را اول بزرگی نفس باید پس نسب
هست اندر ذات او این هر دو معنی آشکار
آن همای رایت فرخنده او خفته نیست
آخراو خواهد بنای مملکت کرد استوار
بس نپاید کو بپرواز اندر آید نرم و خوش
گر بپرواز اندر آید مملکت گیرد قرار
بر در بغداد خواهم دیدن اورا تا نه دیر
گرد بر گردش غلامان سرایی صد هزار
دولت سلطان قوی باد و سر تو سبز باد
کاینجهان با دولت وتیغ شما خوارست خوار
خوش نخسبم تا نبینم بر در میدان تو
خفته هر شب شهریاران جهانرا بنده وار
تا همی پیدا بود نیک از بد و نرم از درشت
همچو سنگ خاره از بیجاده و لیل از نهار
تا نباشد چون ستاک نسترن شاخ بهی
تا نباشد چون شکوفه ارغوان شاخ چنار
نیک بادت سال و ماه و نیک بادت روز شب
نیک بادت وقت وساعت نیک بادت روزگار
رنج و مکروه از تو دور و عدل و انصاف از تو شاه
دین و دنیا با تو جفت و بخت و دولت با تو یار
تا ز بهر خدمت درگاه تو هر چند گاه
شاه چین آید پیاده، شاه روم آید سوار
بر خور از نوروز خرم، بر خور از بخت جوان
بر خور از عمر گرامی، برخور از روی نگار
دشمنانت مستمند و مبتلا و ممتحن
دوستانت شادمان و شادکام و شادخوار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی بهار بلخ اشاره میکند و توصیفاتی از باغها و طبیعت سرسبز آن به میان میآورد. او در وصف درختان و گلها تصاویری زیبا از رنگها و عطرهای بهاری میسازد و خوشیهای این فصل را نشان میدهد. همچنین به شخصیت شهریار، ابواحمد محمد، و ویژگیهای نیکوی او چون بزرگی، حکمت، و مهربانی میپردازد. شاعر آرزو میکند که عدالت و انصاف در دوره حکومت او برقرار باشد و دوست و دشمن نیز در این دوران از سرنوشت خود راضی باشند. در کل، شعر نوعی نیایش برای بهار و حکمرانی خوب و عادلانه است.
هوش مصنوعی: سلام بر تو ای بلخ، که همراه با نسیم بهار بهاری از در نوشاد رفتهای یا از باغ نو بهار.
هوش مصنوعی: خوشا به حال بهار زیبا و شاداب بلخ، بهویژه اکنون که بهار از در بلخ بهدرون آمده است.
هوش مصنوعی: هر درختی مانند پرنیان چینی در بالای خود رونق پیدا کرده است و پرنیان خرد به شکلی نقش سبز بر روی زمینه سرخ رنگی ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: اگر گل ارغوان را ببینی، مانند دستان زیبا و آراستهای است که شاخههایش را به شکل زیبایی درآوردهاند. همچنین اگر گل را ببینی، همچون گوشوارههای شیک و دلنشین به گوشهای زیبای انسانها آویزان است.
هوش مصنوعی: باغ پر از گلهای خوشبو میشود و باغچهها پر از گلهای لاله خواهد شد. نسیم خوشی وزیدن میگیرد و ابرها همچون مروارید باران میبارند.
هوش مصنوعی: باغبان هر روز صبح دلش را با گلهای زیبا و خوشبوی گل سرخ پر میکند.
هوش مصنوعی: بلخ شهر زیبایی است، اما مردم بلخ برای زندگی با مشکلاتی مواجهاند که شبیه به زندگی در شهرهای بیکار و بیسرپناه است.
هوش مصنوعی: بهار تازه بلخ در چشمان من زیباییای ندارد، چرا که پیش از آن، بهار زندگی گوزنها بر من آشکار شده است.
هوش مصنوعی: در اینجا به زیباییهای طبیعت اشاره شده است، جایی که باغها، دشتها و کوهها گویی در تزئینات و طرحهای رنگارنگ غرق شدهاند. این تصویرسازی نشاندهندهی تنوع و جذابیت طبیعی است که مانند نقش و نگارهای زیبا و هنرمندانهای به نظر میآید.
هوش مصنوعی: هر نوع زینت و زیبایی که مربوط به جشن نوروز است، همه را در گلهای باغ و بوستان بکارید.
هوش مصنوعی: از زمان قدیم تا به حال، سرسبزی و زیبایی طبیعت از یکدیگر تأثیر پذیرفتهاند و هرچیزی که به وجود آمده، از ویژگیهای مشابه خود نشأت گرفته است.
هوش مصنوعی: دشتهای سرسبز کرزوان گاهی پر از لالههای زیبا و شنبلیله میشود و گاهی نیز همچون مزارع زرد و پربار به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: وقتی که گلهای زیاد بر روی شاخههای درختان شکفته میشود، به نظر میرسد که درختان گنجینهای از جواهرات را به ثمر آوردهاند.
هوش مصنوعی: در صبحگاهان، بوی بهشت از باغها، دشتها، کوهها و جویبارها به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: در این بهار زیبا، گلها شکوفا میشوند و سنگهای تیره مانند یاقوت سرخ، درخشش خاصی پیدا میکنند. طبیعت با رنگ سبز تازه و شاداب، جلوهای تازه و زنده دارد.
هوش مصنوعی: بهتر از این افراد، بهاری دیگر در راه است و این بهار در حال حاضر به ظهور میرسد که به خاطر حضور پادشاه خواهد بود.
هوش مصنوعی: محمد شهریار، میر و نیکوکار، از نسل بزرگانی است که افتخار و ارزش بالایی دارند.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف ویژگیهایی میپردازد که برای یک فرد یا شخصیت مهم و تاثیرگذار ضروری است. دنیا به زیبایی آن فرد وابسته است، دین به قدرت او نیاز دارد، موفقیتها و دولتها تحت پشتیبانی او قرار دارند و مقام سلطنت با نام او شناخته میشود. به طور کلی، این توصیف نشاندهنده مقام و اعتبار بالای آن شخص در جامعه است.
هوش مصنوعی: در بزرگی باید با تواضع رفتار کرد، در سیاست باید با آرامش و سکون عمل نمود، در سخاوت باید با نوآوری و تازگی پیش رفت و در جوانی باید با وقار و احترام زندگی کرد.
هوش مصنوعی: دل پرشور و هیجان دارد، اما در عین حال مهربان و دلسوز است. همچنین قادری بزرگ و تواناست، اما صبر و بردباری نیز از ویژگیهای اوست.
هوش مصنوعی: اکنون با قدرت و ارادهای قوی، از بلندیهای کوه خشت و مصالح را برمیدارم و با تیغی تیز و بلند، دیوار و برج حصار را خراب میکنم.
هوش مصنوعی: آنها همچنان مانند کبکها از شکارچی میترسند؛ مانند فیل که در روز جنگ از او وحشت دارد و مانند شیر که در روز شکار از او هراسان است.
هوش مصنوعی: ابر مانند جواهراتی که از طلا ساخته شدهاند، در آسمان قرار میگیرد. اگر بخار خورشید از دریا برآید، مانند کفهای دریا خواهد بود.
هوش مصنوعی: برای اینکه انسان بزرگی و احترام پیدا کند، ابتدا باید نفس و روح خود را بزرگ کند. سپس نژاد و خانواده نیز در ذات او تاثیرگذار است. این دو نکته به خوبی قابل درک هستند.
هوش مصنوعی: پرندهی خوشبختی او در خواب نیست و به زودی به تأسیس حکومتی پایدار خواهد پرداخت.
هوش مصنوعی: زمانی که چیزی به آرامی و خوشایند پیش برود، احتمال ماندگاری آن بیشتر است. اما اگر به سرعت و به شیوهای ناگهانی به اوج برسد، ممکن است دوام نداشته باشد و نتواند به ثبات برسد.
هوش مصنوعی: میخواهم در دروازه بغداد او را ملاقات کنم، تا مدت زیادی در میان غلامانش محاصره نشوم و سرگردان نباشم.
هوش مصنوعی: خوشبختی و قدرت پادشاهی پایدار باشد و تو هم در سرسبزی و رونق باقی بمانی، زیرا این دنیا در برابر قدرت و شمشیر شما ناچیز و ذلیل است.
هوش مصنوعی: من تا زمانی که ببینم در میدان تو هر شب پادشاهان دنیا مانند بندگان خوابیدهاند، آرام نمیگیرم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نیکی از بدی و لطافت از خشن بودن قابل تشخیص است، مانند تفاوت سنگ درشت و نازک است و همانطور که شب از روز مشخص میشود.
هوش مصنوعی: تا وقتی که درخت نسترن شاخهای نداشته باشد، مانند شکوفههای درخت ارغوان، درخت چنار نیز شکوفه نخواهد داد.
هوش مصنوعی: برای تو آرزوی خوبی در تمام سال و ماهها دارم، همچنین روزها و شبها. امیدوارم لحظات و ساعتهایت نیز سرشار از خوشی باشد و در کل زندگیات روزگار خوبی را تجربه کنی.
هوش مصنوعی: آرزو میکنم که رنج و زحمت از تو دور باشد و عدالت و انصاف در زندگیات حاکم باشد. تو بهترین انتخاب و همراه در زندگی دنیوی و معنویام هستی و سرنوشت و موفقیت در کنار تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: برای خدمت به درگاه تو، حتی اگر پادشاه چین پیاده بیاید و پادشاه روم سوار، من همیشه در خدمت تو هستم.
هوش مصنوعی: از خوشیهای نوروز بهرهمند شو، از جوانی خود لذت ببر، از عمر ارزشمندت استفاده کن و از چهره زیبای محبوبت بهره بگیر.
هوش مصنوعی: دشمنان تو در وضعیت نامناسب و دشواری هستند، در حالی که دوستانت خوشحال و سرشار از شادی و لذتاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.