گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
انوری

باغیست چو نوبهار از رنگ خزان

عیشی که به عمرها توان گفت از آن

یاران همه انگشت زنان گرد رزان

من در غم تو نشسته انگشت‌گزان

جامی

خواهی به بهار گیر خواهی به خزان

کس نیست به جز چنار صباغ رزان

آری دستش به عادت رنگرزان

گه سبز و گهی زرد ازان ست ازان

اهلی شیرازی

خوش نیست بهار گلشن دهر از آن

کین چهره سرخ میکند برگ رزان

گلزار جهان بین که ز بد مهری چرخ

در عین بهار نرگسش دیده خزان

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه