هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم
صورت او بخیال آرم و نظاره کنم
بسکه خون جگرم می شود از دیده روان
زهره ام نیست که یاد دل آواره کنم
دلم از رشک رقیبان تو صد چاک شود
گرنه آهی کشم و پیرهنی پاره کنم
من کجا و گل نرگس اگرم دست دهد
گریه بر خون دل و زردی رخساره کنم
تا کی از بهر دوای صد پاره ی خویش
سر بزانو نهم و بیهده صد چاره کنم
خون شود همچو فغانی دلم آندم که بخود
یاد از همدمی آن بخت خونخواره کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره ی دلتنگی و احساساتی است که فرد به خاطر معشوقش تجربه میکند. شاعر هر لحظه به یاد معشوق است و تصویری از او در ذهنش میسازد، اما درد و رنج او از عشق و حسادت رقبایش، او را آزار میدهد. او میگوید که اگرچه دلش پر از غم و حسادت است، اما نمیتواند به این احساسات خالصانه پاسخ دهد. در نهایت، شاعر از افسردگی و ناامیدیاش شکایت میکند و به سرنوشت دردناک خود اشاره میکند. این شعر به زیبایی عمق عواطف انسانی و پیچیدگی عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هر لحظه به فکر آن معشوق بازیگوش و ستمگر هستم. تصویر او را در خیال خود میآورم و به تماشای او مینشینم.
هوش مصنوعی: بسیار گریه میکنم تا جگرم خونین میشود و به قدری غمگینم که حتی توانایی ندارم به یاد دل آشفتهام بیفتم.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر حسادت رقیبان تو بسیار میشکافد و آزرده میشود. اگر کاری از دستم برنیاید، تنها آهی میکشم و لباس خود را پاره میکنم.
هوش مصنوعی: من در مقایسه با گل نرگس چه جایگاهی دارم؟ اگر به من اجازه داده شود، با دل پر از درد و چهرهای زرد، اشک بریزم.
هوش مصنوعی: تا کی باید برای درمان دردهای درونم به زانو بیفتم و بیهوده تلاش کنم؟
هوش مصنوعی: در زمانی که به یاد همراهی آن سرنوشت بدبخت میافتم، دلم مانند فغان به شدت میجهد و رنج میکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.