افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد
کس جرعه یی شراب ز جامم نمی کشد
آزرده ام چنانکه به گلگشت کوی تو
دل هم به اختیار تمامم نمی کشد
دست من و میان تو زین نازکان شهر
چابکتر از تو کس چو بدامم نمی کشد
بیگانه ام ز نقل و شرابی که بی تو است
اندیشه ی حلال و حرامم نمی کشد
دل می برد فرشته و ره می زند پری
رغبت به سوی هیچکدامم نمی کشد
امروز هم به وعده مرو آفتاب من
کاین داغ جانگداز بشامم نمی کشد
این عزتم تمام که در سال و مه کسی
بار دعا و ننگ سلامم نمی کشد
جز عشق خانه سوز فغانی دگر نماند
همصحبتی که ننگ ز نامم نمی کشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.