ما مقیم آستان توایم
عندلیبان بوستان توایم
گر رویم از درت و گر نرویم
از تو گوییم و هم ز تو شنویم
چون که در دام تو گرفتاریم
از تو پروای خویش چون داریم؟
چون دم از آشنایی تو زنیم
میل بیگانگی چگونه کنیم؟
سر ما و آستانهٔ در تو
منتظر تا رویم در سر تو
تو مپندار کز در تو رویم
به سر تو، که در سر تو رویم
تا ز عشق تو جرعهای خوردیم
دل بدادیم و جان فدا کردیم
تا به کوی تو راهبر گشتیم
جز تو، از هرچه بود برگشتیم
تا ز جان با غم تو پیوستیم
رخت هستی خویش بربستیم
تا ز شوق تو مست و حیرانیم
ره به هستی خود نمیدانیم
چون به سودای تو گرفتاریم
سر سودای خود کجا داریم؟
تاب حسن تو آتشی افروخت
دل ما را بدان بخواهد سوخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و ارادت عمیق به معشوق است. شاعر میگوید که در آستان معشوق مقیمند و همچنان که از او سخن میگویند، همواره به او گوش میدهند. عشق به معشوق آنقدر عمیق است که حتی اگر از در او بیرون بروند، دلهایشان همچنان به او تعلق دارد. شاعر به وضعیت اسیری در دام عشق اشاره میکند و میگوید که با وجود غم و مشکلات، هیچ میل و آرزویی جز وصال معشوق ندارند. آنها تمام وجودشان را برای عشق فدا کرده و جز معشوق به هیچچیز دیگری فکر نمیکنند. در نهایت، شاعر از آتش عشق و تأثیر آن بر دل و جان خود سخن میگوید و به حیرت و گمگشتگی خود در این عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ما همیشه در خدمت و در کنار تو هستیم و مانند پرندگان خوشبو و زیبا در باغ وجود تو زندگی میکنیم.
هوش مصنوعی: اگر از در تو خارج شوم یا اگر نروم، باز هم صحبتهایی خواهیم داشت و از تو نیز میشنویم.
هوش مصنوعی: ما وقتی در دام محبت تو گرفتار شدهایم، چگونه میتوانیم به فکر خودمان باشیم؟
هوش مصنوعی: زمانی که از آشنایی و نزدیکی به تو صحبت میکنیم، چگونه میتوانیم احساس بیگانگی و دوری را در خود ایجاد کنیم؟
هوش مصنوعی: ما بر درگاه تو ایستادهایم و منتظریم که قدم به درون وجود تو بگذاریم.
هوش مصنوعی: به این فکر نکن که من برای تو تلاش میکنم، بلکه من به خاطر خودم و در درون خودم به تکاپو هستم.
هوش مصنوعی: ما از عشق تو نوشیدنیای چشیدیم، دل را به تو دادیم و جانمان را فدای تو کردیم.
هوش مصنوعی: وقتی به سمت کوی تو رفتیم، از هر چیزی جز تو منصرف شدیم.
هوش مصنوعی: ما با غم تو پیوند خوردهایم و به خاطر آن، همه چیزهای مادیمان را رها کردهایم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر عشق تو سرمست و گیج هستیم و نمیدانیم چگونه به وجود واقعی خود دست پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: ما در عشق تو گرفتاریم، پس چگونه میتوانیم به فکر خواستههای خود باشیم؟
هوش مصنوعی: زیبایی تو شعلهای روشن کرد که دل ما را به آتش کشید و این عشق باعث میشود که ما بسوزیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.