سهل گفتی به ترک جان گفتن
من بدیدم، نمیتوان گفتن
جان فرهاد خسته شیرین است
کی تواند به ترک جان گفتن؟
دوست میدارمت به بانگ بلند
تا کی آهسته و نهان گفتن؟
وصف حسن جمال خود خود گو
حیف باشد به هر زبان گفتن
تا به حدی است شکر دهنت
که نشاید سخن در آن گفتن
گر نبودی کمر، میانت را
کی توانستمی نشان گفتن؟
ز آرزوی لبت عراقی را
شد مسلم حدیث جان گفتن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به سختی ترککردن جان و جدایی اشاره میکند. او میگوید که عشق فرهاد به شیرین باعث نمیشود که بتوان به راحتی از جدایی سخن گفت. شاعر به دوست خود ابراز محبت میکند و تأکید میکند که تا چه زمانی باید به طور پنهانی عشق خود را بیان کند. او همچنین به این نکته میپردازد که زیبایی و جذابیت خود را باید با صدای بلند گفت و نه به صورت پنهانی. در نهایت، شاعر به آرزوی لب محبوب خود اشاره میکند و میگوید که این عشق و احساسات عمیق نمیتواند به آسانی بیان شود.
هوش مصنوعی: به سادگی گفتی که از جان خود دست بکشم، اما من چنین کاری را ندیدم و نمیتوانم انجام دهم.
هوش مصنوعی: فرهاد به شدت عاشق شیرین است و حالتی از خستگی را در وجودش حس میکند. او چطور میتواند از عشق و جان خود دست بکشد؟
هوش مصنوعی: دوستت دارم و این احساس را با صدای بلند بیان میکنم. دیگر چه زمانی باید به آرامی و پنهانی این عشق را بیان کنم؟
هوش مصنوعی: تو میگویی که وصف زیبایی خود را به هر زبانی بیان کردن، کمارزش است و شایسته نیست.
هوش مصنوعی: به قدری شیرینی و خوشمزگی کلام تو است که هیچ کس نمیتواند دربارهاش چیزی بگوید.
هوش مصنوعی: اگر کمر تو نبود، چگونه میتوانستم میان تو را نشان دهم و بگویم؟
هوش مصنوعی: از خواسته و آرزوی تو، عراقی به حقیقت پیوسته و درباره جان گفتن، به آسانی بیان شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاشقی چیست ترک جان گفتن
سر کونین بیزبان گفتن
عشق پی بردن از خودی رستن
علم پی کردن از عیان گفتن
رازهایی که در دل پر خون است
[...]
سهل گفتی به ترک جان گفتن
من بدیدم، نمیتوان گفتن
جان فرهاد خسته شیرین است
کی تواند به ترک جان گفتن؟
دوست میدارمت به بانگ بلند
[...]
سهل باشد به ترک جان گفتن
ترک جانان نمیتوان گفتن
هر چه زان تلختر بخواهی گفت
شکرین است از آن دهان گفتن
توبه کردیم پیش بالایت
[...]
مدح تو گفتم و چو بود دروغ
من پشیمان شدم از آن گفتن
بعد ازین هجو تو نکو گویم
سخن راست را توان گفتن
شکر آن را چه سان توان گفتن
نیست ممکن به صد زبان گفتن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.