ما، کانده تو نیاز داریم
دست از تو چگونه باز داریم؟
شادان به غم تو چون نباشیم؟
کز سوز غم تو ساز داریم
با سوز تو از چه رو نسازیم؟
چون لطف تو چاره ساز داریم
تیمار تو گرچه جان بکاهد
از جانش، چو جان، نیاز داریم
سر بر قدمت نهیم روزی
چون همت سرفراز داریم
جانبازی ما عجب نباشد
چون ما دل عشقباز داریم
گر جان برود، چه باک ما را؟
جانا، چو تو دلنواز داریم
دریاب، کز آتش فراقت
اندیشهٔ جانگداز داریم
بنما، که در انتظار رویت
پیوسته دو چشم باز داریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از نیاز و وابستگی خود به معشوق سخن میگوید. او بیان میکند که چگونه نمیتواند از عشق و غم معشوق خود رهایی یابد و اینکه این احساسات برایش بسیار عمیق و ارزشمند هستند. حتی اگر این عشق او را به دردسر بیندازد، او از آن احساس گلایهای ندارد و جان خود را فدای معشوق میکند. در نهایت، شاعر انتظار دیدار معشوق را کشیده و با اشتیاق به انتظار او نشسته است.
هوش مصنوعی: ما به تو نیاز داریم، پس چگونه میتوانیم از تو جدا شویم؟
چگونه میتوانم خوشحال نباشیم در حالی که از درد و غم توست که نظم زندگی را تحمل میکنیم
چرا با درد و سوز تو کنار نیاییم، در حالی که محبت و لطف تو ما را از هر سختی نجات میدهد؟
هوش مصنوعی: اگرچه عشق و محبت تو ممکن است جان را به زحمت بیندازد، اما برای ما به وجود تو بیش از هر چیزی نیاز است.
ما روزی سرمان را به نشانه احترام بر قدمهای تو خواهیم نهاد، زیرا همت و عزت ما بلند است.
فدای عشق شدن ما, عجیب نیست، چون ما قلبمان را به عشق سپرده ایم.
هوش مصنوعی: اگر جانم هم برود، چه اهمیتی دارد؟ ای بهترین دوست، وقتی که تو را داریم و دل ما را شاد میکنی.
بدان که ما از درد جداییات، افکاری سوزان و جانسوز داریم.
هوش مصنوعی: ما همیشه با چشمهای باز در انتظار دیدن رویت هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.