ایندم منم که بیدل و بییار ماندهام
در محنت و بلا چه گرفتار ماندهام؟
با اهل مدرسه چو به اقرار نامدم
با اهل مصطبه چه به انکار ماندهام؟
در صومعه چو مرد مناجات نیستم
در میکده ز بهر چه هشیار ماندهام؟
در کعبه چون که نیست مرا جای، لاجرم
قلاش وار بر در خمار ماندهام
ساقی، بیار درد و از این درد یک زمان
بازم رهان، که با غم و تیمار ماندهام
در کار شو کنون، غم کاری بخور، که من
از کار هر دو عالم بیکار ماندهام
کاری بکن، که کار عراقی ز دست رفت
در کار او ببین که: چه غمخوار ماندهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساس تنهایی و بیکسی خود را بیان میکند. او در محنت و بلا گرفتار است و در هر مکان که میرود، خود را بییار و بیقرار مییابد. در مدرسه و صومعه جایی ندارد و در میکده نیز برای چه هشیار مانده است. او به کعبه اشاره میکند و میگوید که به دلیل عدم پذیرش، در این مکان هم جایی ندارد. شاعر درخواست میکند تا به او نوشیدنی بیاورند تا از درد و غم رهایی یابد، زیرا به شدت دچار غم و بیکاری است. در نهایت، او از کسالت و بیسرانجامی زندگی شکایت دارد و از کسی میخواهد که به او کمک کند.
هوش مصنوعی: من در این وضعیت به سر میبرم که مانند کسی هستم که دلتنگ و بدون دوست ماندهام و در میان درد و رنج بسیار گرفتار شدهام.
هوش مصنوعی: به جمع اهل علم و دانش که معرفت و حقیقت را به رسمیت میشناسند، من نتوانستم به پذیرش برسم، اما در میان جمع اهل مجلس و گفتگو هنوز به انکار و رد کردن نظرات و عقاید ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: در صومعه، جایی که مناجات و عبادت صورت میگیرد، من نیستم و در عین حال در میکده که محلی برای نوشیدن و شادی است، نمیدانم چرا هشیار و هوشیار باقی ماندهام.
هوش مصنوعی: من در کعبه جایی ندارم، بنابراین مثل یک گدای بیپناه در درگاه شرابخانه ایستادهام.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و می بیاور تا کمی از این غم و دردی که دارم رهایم کنی، زیرا در غم و رنج ماندهام.
هوش مصنوعی: حالا به کار و تلاش بپرداز و غم از دست رفتهها را فراموش کن، چون من به خاطر مشغولیتهای دنیا و مشکلات آن، از همه کارها بیخبر و بیکار ماندهام.
هوش مصنوعی: کاری انجام بده که کار عراقی در آن از دست رفته است؛ در کار او ببین که من چه کسی را در دل دارم که برایش نگرانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یاران، غمم خورید، که غمخوار ماندهام
در دست هجر یار گرفتار ماندهام
یاری دهید، کز در او دور گشتهام
رحمی کنید، کز غم او زار ماندهام
یاران من ز بادیه آسان گذشتهاند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.