بخش ۹۱ - رسیدن امام ( ع ) به منزل قطقطا نیه و خبر دادن شیری آن حضرت را از شهادت جناب مسلم
گزین پور پیغمبر تاجدار
چو در بگشاد بار
یکی شیر ناگه ز هامون رسید
چو فرزند شیر خدا را بدید
به پای همایون اوسر نهاد
همی لابه کرد و زمین بوسه داد
شهنشه فرا گوش اوبرد سر
خبر باز پرسید ازآن جانور
زکار بزرگان کوفه دیار
هم از پور مرجانه ی نابکار
به فرزند شیر خدا شیر گفت:
که ای آگه از رازهای نهضت
همه کوفیان ازتو برگشته اند
پسر عم راد تو و را کشته اند
بگفت این و یکسو شد ازنزد شاه
به پرده سرا شاه پیمود راه
شنیدم چو شد شهریار حجاز
به منزلگه سوقه خرگه فراز
یکی گوشه ازبهر راحت گزید
درآن گوشه تنها دمی آرمید
یکی رهنوردی چو برق جهان
بیامد بر شهریار جهان
پژوهنده آمد شه از رهگذار
که از رازدان راز پنهان مدار
زکردار مسلم چه دانی همی؟
که از وی سخن بازرانی همی؟
بدو گفت پوینده کای رهنمون
بننهادم از کوفه من پا برون
مگر آنکه دیدم به خون خفته زار
تن ابن عم تو ای تاجدار
دریغا از آن پر دل شیرمرد
که با کشوری جست تنها نبرد
شهنشه به خرگه غمین بازگشت
به سالار خود مویه پرداز گشت
همی گفت رادا سواراسرا
خداوند را تیغ پر جوهرا
تو را آنکه با خنجر کین بکشت
مرا از فراق تو بشکست پشت
دریغ ای سپهدار والای من
خم آورد مرگت به بالای من
دریغا نبودم به بالین تو
که در برکشم جسم خونین تو
نبودم که برگیرمت سرزخاک
زخون شویمت چهره ی تابناک
نهفتی چرا رنج و تیمار خویش
نکردی مرا آگهه ازکار خویش
که پیل دمان رابرافکند سر
که شیر ژیان را بدرید بر؟
که از پا فکند آن توانا تنا
که درجنگ بد – کوهی ازآهنا؟
که سر پنجه بر تفت ضرغام را
که خم داد بازوی بهرام را؟
که کاخ شهی رابرافکند پست
که شاخ یلی رابهم درشکست؟
که بار دگر حمزه رابردرید
که باردگر دست جعفر برید؟
که کرد آنچه کردی تو روز نبرد؟
که بایک سپه جز تو پیکار کرد؟
ندانم پس ازکشتن ای جان پاک
سپردند جسم شریفت به خاک؟
ویا پیکرت خوار بگذاشتند
ازآن پس که قتلت روا داشتند
ستایش ز جان آفرین برتو باد
درود از رسول (ص) امین برتو باد
زمانی بدینگونه چون راز راند
همی خون زچشم خدا بین فشاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن به توصیف ماجرای ملاقات پیغمبر با یک شیر میپردازد که حامل خبری از کوفیان است. شیر از حال و روز فرزند پیامبر (امام حسین) میگوید و اینکه دشمنان او بر او خرده گرفته و حتی پسر عموی او را کشتهاند. همچنین بیانگر غم و اندوه پیغمبر پس از این خبر و دلتنگی برای مقام و شخصیت رادمردانی چون علی (شخصیتهای تاریخی) است. او در سوگ جنگاورانی مینالد که در نبرد کشته شدند و از وضعیت جسمانی و دفن ایشان به شدت ناراحت است. پایان متن به ستایش و درود بر روح عزیزان از دست رفته و اندوه پیغمبر ختم میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که پسر پیامبر بزرگوار و تاجدار از در وارد شد، فضایی پر از احترام و ارادت ایجاد شد.
هوش مصنوعی: یک شیر ناگهان از هامون پیدا شد و وقتی فرزند شیر خدا را دید، به او توجه کرد.
هوش مصنوعی: او به پای آن شخص بزرگوار سجده کرد و با دل شکستگی درخواست خود را بیان نمود و به زمین بوسه زد.
هوش مصنوعی: وزیر در گوش پادشاه خبری را آورد و او درباره آن موجود عجیب سوالی کرد.
هوش مصنوعی: از کارهای ناپسند و زشت بزرگانی که در کوفه زندگی میکنند، به خوبی میتوان به ناپاکی و بدسگالی فرزند مرجان پی برد.
هوش مصنوعی: به فرزند شیر خدا فرمود: ای کسی که از اسرار نهضت آگاه هستی.
هوش مصنوعی: تمام کوفیان از تو فاصله گرفتهاند و پسر عمور تو را کشتهاند.
هوش مصنوعی: او این را گفت و از پیش شاه دور شد و به سمت اتاق پردهای رفت، شاه نیز به راه خود ادامه داد.
هوش مصنوعی: شنیدم که زمانی که فرمانروای حجاز به مکان اقامت بازار نشینان رسید، پایینتر از مکانی بزرگ و مهم جای گرفت.
هوش مصنوعی: در گوشهای از دنیا، برای آرامش خود، مکانی را انتخاب کردم و در آنجا یک لحظه به تنهایی استراحت کردم.
هوش مصنوعی: یک مسافر مانند برق به سرعت به سوی پادشاه جهان آمد.
هوش مصنوعی: پژوهشگری از راه رسید که به او دستور دادند تا از کسی که به رازها آگاه است، هیچ رازی را پنهان نکند.
هوش مصنوعی: از کارهای مسلم چه میدانی؟ که تو فقط از او سخن بازرگانها را میشنوی.
هوش مصنوعی: پوینده به رهنمون گفت: من از کوفه بیرون آمدم و دیگر نیازی به راهنمایی ندارم.
هوش مصنوعی: تنها زمانی که دیدم بدن ابن عم تو به خون خوابیده و زار است، متوجه شدم.
هوش مصنوعی: ای کاش آن دلیر مردی که با شجاعت برای کشورش میجنگید، هرگز تنها نمیبود و در این نبرد تنها نمیافتاد.
هوش مصنوعی: پادشاه غمگین به قصر خود بازگشت و برای فرماندهاش به سوگواری و ناله پرداخت.
هوش مصنوعی: سوار در حال صحبت کردن بود و به خداوند اشاره میکرد، که دارای شمشیری با تیغهای گرانبها و باارزش است.
هوش مصنوعی: کسی که با خنجر دشمنی مرا به قتل رساند، به خاطر دوری تو مرا به شدت ناتوان و شکسته کرد.
هوش مصنوعی: افسوس، ای فرمانده بزرگ من، مرگت باعث شد که سر خم کنم و به خاک بیفتم.
هوش مصنوعی: ای کاش در کنارت بودم تا بتوانم جسم خونین تو را در آغوش بگیرم.
هوش مصنوعی: من زمانی نبودم که تو را از خاک برکنم و با خون، چهرهات را درخشان کنم.
هوش مصنوعی: چرا درد و ناراحتی خود را پنهان کردهای؟ مرا از کارهایی که میکنی آگاه نکردی؟
هوش مصنوعی: این ابیات به توصیف قدرت و عظمت یک موجود به نام «پیل» و همچنین اشاره به شکوه و توانایی «شیر» میپردازد. در واقع، نشان میدهد که در زمان خاصی، جانداران بزرگ و قوی قادر به انجام کارهایی فوقالعاده هستند و این قدرت ممکن است به دیگران آسیب بزند. به نوعی در این متن، در مورد چالشها و قدرتهای حیوانات و تأثیر آنها بر یکدیگر صحبت میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف قدرت و توانمندی یک فرد یا نیروی قوی اشاره دارد که میتواند در میدان جنگ عظیمترین موانع را از سر راه بردارد. به نوعی، سخن از کسی است که با قدرت خود، حتی کوهها را نیز به زمین میزند و به راحتی بر دشواریها غلبه میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف قدرت و نیرویی اشاره دارد که در آن شخصی با دقت و هنرمندی، توانسته است دشمنی را که چالش برانگیز بوده، شکست دهد یا از میدان به در کند. منظور از "سر پنجه" و "خم دادن" قدرتی است که در نبرد به کار گرفته میشود و نشاندهندهی مهارت و توانایی فرد در مقابله با حریف است. در اینجا، به صحبت از مقایسه و تمایز قهرمانان و نبردهایشان پرداخته میشود.
هوش مصنوعی: آیا میتوان کاخ یک پادشاه را به زمین زد در حالی که شاخ یک فیل شکستنی است؟
هوش مصنوعی: آیا دوباره باید حمزه را به شهادت برسانید و آیا دوباره باید دست جعفر را قطع کنید؟
هوش مصنوعی: چه کسی در روز جنگ همان کارهایی را که تو کردی، انجام داد؟ جز تو کسی با این تعداد سپاه به نبرد نیامد.
هوش مصنوعی: نمیدانم بعد از اینکه جان پاکت را گرفتند، بدن شریف تو را به خاک سپردند؟
هوش مصنوعی: پس از آن که جان تو را ستاندند، بدن تو را به باد فراموشی سپردند.
هوش مصنوعی: ستایش و سپاس از خداوند برای تو باد و درود و سلام بر پیامبر راستین بر تو نثار شود.
هوش مصنوعی: زمانی به این شکل بود که مانند رازی عمیق، اشک از چشمان خداوند سرازیر شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.