ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۴ هنگام سپیده دم گل سیب نگر ز آب بقمش نقطه ز ده باد سحر گوئی رخ نازک دلارام منست افشانده بر او دیده من خون جگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به زیبایی گل سیب در سپیدهدم اشاره میکند و آن را به چهره نازک و دلربای محبوبش تشبیه میکند. زیبایی گل در کنار قطرات شبنم و بادی که از دل صبح وزیدن گرفته، تأثیر عمیقی بر دل شاعر دارد و احساس او را به تپش وامیدارد.
هوش مصنوعی: در صبحگاه، به گل سیب نگاه کن که از آب پژمردهاش، نقطهای از باد سحر را میگیرد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد چهره نازک و زیباى محبوبم همچون پردهای بر روی چشمانم افتاده و باعث شده است که از دلتنگی و درد، خون دل بریزم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر
ترسنده، ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر
دادمش دو بوسه، بر کجا؟ بر لب تر
لب بد؟ نه، چه بد؟ عقیق، چون بد؟ چو شکر
آمد برِ من. که؟ یار. کی؟ وقت سحر
ترسنده. ز که؟ ز خصم. خصمش که؟ پدر
دادمش دو بوسه. بر کجا؟ بر لب تر
لب بد؟ نه. چه بد؟ عقیق. چون بد؟ چو شکر
یا رب بدو نور دیدهٔ پیغمبر
یعنی بدو شمع دودمان حیدر
بر حال من از عین عنایت بنگر
دارم نظر آنکه نیفتم ز نظر
گفتم که مرا زغم به سه بوسه بخر
دل تافته گشتی و گران کردی سر
از بهر سه بوسه ای بت بوسه شمر
چو گاو به چرمگر، به من در منگر
لولا شقاوة جدی ما عرفتکم
ان الشقی الذی یشقی بمن غروا
الی اللّه کل الامر فی الخلق کله
ولیس الی المخلوق شیء من الامر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.