ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۶ دی خسرو سیاره چو با شام نشست از جیش حبش فتاد بر روم شکست آمد بر من آنصنم باده پرست چون نرگس پر خمار خود کردم مست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف یک شب نشینی میپردازد که در آن سیاره دی خسرو به شام میرسد و از خورشید (حبش) به سوی روم میافتد. در این حال، محبوب شاعر که بادهپرست است به نزد او میآید و او را با چشمان پر از خوابش مست میکند.
هوش مصنوعی: در زمانی که خسرو، مانند یک سیاره در شام قرار گرفت، از رزم و جنگ با سپاه حبشیان بر روم پیروز شد.
هوش مصنوعی: عزیزم با ناز و جاذبۀ خود به سراغم آمد و من به خاطر زیباییاش مانند نرگسی که مست و خمار است، غرق در شادی و سرخوشی شدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن یار که عهدِ دوستداری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
ای دل ، ز شراب عشق گشتی سرمست
کز رنج خمار او به جان نتوان رست
گر از دل من چنین فرو داری دست
در روز ز دست تو به شب باید جست
چون دیده من دید ترا روز نخست
مسکین دل من هوای دیدار تو جست
اکنون که ترا هوای من نیست درست
یا ناز مکن یا دل من باز فرست
گر سیر شدی بتا ز من در خور هست
زیرا که ندارم ای صنم چیزی لست
رنج دل رنج دیده جز دیده نجست
دانی که شد این گناه بر دیده درست
در جمله جهان صورتی از دیده نرست
کش چندین موج خونش از دیده نشست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.