آشنائی خلق درد سرست
معتکف باش تا ندانندت
گرد هر در مگرد بهر طمع
ورنه چون سگ ز در برانندت
گر شوی گوشه گیر چون ابرو
بر سر دیده ها نشانندت
اینهمه جد و جهد حاجت نیست
آنچه روزی است میرسانندت
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
آشنائی خلق درد سرست
معتکف باش تا ندانندت
گرد هر در مگرد بهر طمع
ورنه چون سگ ز در برانندت
گر شوی گوشه گیر چون ابرو
بر سر دیده ها نشانندت
اینهمه جد و جهد حاجت نیست
آنچه روزی است میرسانندت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هستی و نیست مثل و مانندت
عاقلان جز چنین ندانندت
ای تو بیچون، چگونه دانندت؟
چیستی؟بر چه اسم خوانندت؟
آشنایی خلق درد سر است
منقطع باش تا ندانندت
به در کس مرو ز بهرِ طمع
تا ز در همچو سگ نرانندت
گر شوی گوشه گیر چون ابرو
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.