گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ابن یمین

هر کرا با خویشتن حالی بود

کی شود خاطر ز تنهائی دژم

با خود اندر کنج عزلت سرخوشست

گر بشادی میگذارد و ر بغم

همدمی کز وی برآساید دلی

گوئیا نامد بهستی از عدم

چون نیم در بنده جاه و منصبی

سهل باشد گر نباشم محتشم

در طلبکاری مالی هم نیم

خود کفافی میرسد از بیش و کم

کنده ئی باید چو سکه تا فلک

در کف او نرم گرداند درم

بر بد و نیک جهان ابن یمین

دل منه چون هست گردان دمبدم

 
 
 
رودکی

چون که زن را دید فغ، کرد اشتلم

همچو آهن گشت و نداد ایچ خم

جمال‌الدین عبدالرزاق

هر که در اصلش بزرگی بوده است

آن ازو هرگز نگردد هیچ کم

پیل کو جز خدمت شاهی نکرد

چون ز آسیب فنا گردد عدم

زاستخوان او اگر پیلی کنی

[...]

حمیدالدین بلخی

لا فضل فی بلد فینا علی بلد

الا لمکة بیت الله والحرم

فانها فضلت من بین سائرها

بحرمة الدین والاسلام و القدم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه