گنجور

 
ابن یمین

ظفر نیافت خردمند در جهان روزی

بهیچ فائده دیگر از حضور کرام

زمانه هیچ تعدی نکرد با خاصان

بتر ز صحبت مشتی عوام کالانعام

عهد کردم که بعد ازین همه عمر

غصه روز و رنج شب نکشم

نفس خود را ادب کنم بهنر

رنج و الام بی ادب نکشم

قصه خود بنزد کس نبرم

منت هیچ زن جلب نکشم

لقمه و گوشه ئی کفاف منست

گوشه ئی گیرم و تعب نکشم

 
 
 
رودکی

از تو خالی نگارخانهٔ جم

فرش دیبا فگنده بر بجکم

عنصری

از گهر گرد کردن بفخم

نه گهر چید هیچکس نه درم

مسعود سعد سلمان

نیست گشت از هوای خود عالم

جز به مدح تو بر نیارد دلم

حشمتت در جهان فکند آواز

همتت بر فلک نهاد قدم

محمدت را ستوده رای تو جفت

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
ابوالفرج رونی

موکب جشن خاص شاه عجم

اندر آمد به ساحت عالم

چتر میمون ماه پیکر او

سایه گسترده بر بنی آدم

پی آن بر ملک مبارک باد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابوالفرج رونی
سنایی

دوش چون صبح بر کشید علم

شد جهان از نسیم او خرم

روشنی آمد از عدم به وجود

تیرگی از وجود شد به عدم

شب دیجور شد ز روز جدا

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۱۳۳ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه