صاحب اعظم غیاث ملک و دین هندو کزو
وعده شیرین بگیتی ماند خواهد یادگار
در جوابم گفت پیر کاردان یعنی خرد
کایجوان آخر چه میگوئی ز پیران شرم دار
خود همی دانی که در کتم عدم بودی که داد
نیک و بد را با وجودت داور گیتی قرار
هر چه امید دلت باشد بدان خواهی رسید
گر بود تقدیر یزدانیت با تدبیر یار
ور خلاف آرزو رفتست فرمان در ازل
رنجه کم شو کز تمنا بر نیاید هیچ کار
چون بد و نیک جهان یکسر بحکم خالق است
پس بمخلوق ار خرد داری مباش امیدوار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حکمت و خرد پیران میپردازد. شاعر به گفتگو با پدا بزرگ غیاث ملک اشاره دارد که در مورد آرزوها و تقدیر صحبت میکند. پیر خردمند به جوان میگوید که او نباید از پیران شرم کند و باید بداند که همه چیز در دست خداوند است. آنچه که انسان به آن امید دارد، اگر مقدر باشد، به آن خواهد رسید. اما اگر غیر از آن باشد، نباید نگران شود، زیرا دنیا به حکم خالق است و مخلوق نباید بیجهت امیدوار باشد. در نهایت، پیام شعر بر تسلیم بودن در برابر تقدیر الهی و اهمیت خرد و فهم است.
هوش مصنوعی: صاحب بزرگ و یگانهای که در عالم سرای دین و مذهب پیشوایی دارد، کسی است که یاد او promise شیرینی برای جهان باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: پیر دانا به من گفت که ای جوان، تو چرا از بزرگترها خجالت میکشی و حرف میزنی؟
هوش مصنوعی: تو خود میدانی که در حالت عدم، قبل از وجودت، هیچگونه قضاوتی درباره نیکی و بدی وجود نداشت؛ اما با آمدن تو به این دنیا، زمین قیامتی برای داوری نیک و بد پیدا کرد.
هوش مصنوعی: هر چه که در دل داشته باشی و به آن امید داشته باشی، به آن خواهی رسید، اگر سرنوشت و تدبیر خداوند همراهت باشد.
هوش مصنوعی: اگر آنچه که میخواهی به دست نیامده و مقدر نیست، پس از آرزو کردن کم کن؛ زیرا هیچ کاری از خواستن و تمنا کردن حاصل نمیشود.
هوش مصنوعی: همهچیز در جهان تحت فرمان خداوند است. بنابراین، اگر عاقلی و درک درستی از دنیا داری، بیفایده است که به مخلوق امید داشته باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.