ایدل اگر روزی دو سه دنیا نباشد بر مراد
خوش باش کاحوال جهان زانسانکه آید بگذرد
کار جهان برقی بود بر تیرگی رخشان شده
خوش در نظر آید مرا چون رخ نماید بگذرد
بگذار گیتی را و زو بگذر چو دانی این قدر
کز ما در آنکو در جهان روزی بزاید بگذرد
مائیم در دست غمش با نیم جانی غرق خون
ایکاشکی بار غمش چون جان رباید بگذرد
بر ما چو دور خرمی بگذشت و آمد وقت غم
دل شاد باید داشتن کان هم نپاید بگذرد
سیرت بگردان از بدی وز رنج دهر آسوده شو
کز مردم نیکو سیر هر چ آن نشاید بگذرد
از تنگنای آرزو مسکین دل ابن یمین
گر حق بخرسندی دری بر وی گشاید بگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.