نگار ماه رخم چون نقاب بگشاید
ز خجلتش عرق از آفتاب بگشاید
شوم بنفشه وش از فرق تا قدم همه گوش
گهی که غنچه ز بهر خطاب بگشاید
رخش ببینم و اشکم شود روان آری
ز دیده پرتو خورشید آب بگشاید
بچار میخ بلا در کشد چو خیمه دلم
بیک گره که ز مشکین طناب بگشاید
چو لعل او به تبسم گهر فشان گردد
ز جزع بنده عقیق مذاب بگشاید
توان رسید بکام از لبش بوعده او
گهی که آبحیات از سراب بگشاید
مرا هوای لب می پرست او چه عجب
ز ثقبه عنبی گر شراب بگشاید
دری بر ابن یمین از بهشت باز شود
نگار حور وشم گر نقاب بگشاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.