دل دیوانه سار من چو از زلفش در آویزد
ز طاق ابرویش خود را بزنجیر اندر آویزد
کسی در کوی عشق او بپایان میبرد پیمان
که چون پا در نهد اول بدست خود سر آویزد
بیاد رسته دندان همچون در شهوارش
ز تار هر مژه چشمم هزاران گوهر آویزد
بناگوش چو سیم او و بروی دانه های در
مه است ار نه بگرد رخ نگر این زیور آویزد
دلم در بر کبوتر وش نباشد بی تپش یکدم
ز بیم آنکه طوطی خطش در شکر آویزد
بنفشه بر گل سوری بگرد چشمه نوشش
چو دود عنبر افشانست کاندر اخگر آویزد
نیاید در تن عاشق بزنجیر آندل شیدا
که یکره دست در زلف بت سیمین بر آویزد
دل ابن یمین گر شد اسیر عشق او شاید
بلی بلبل بدام گل عجب نبود در آویزد
کجا بازوی تقوی را بود آن دسترس هیهات
که با سر پنجه عشق پریرویان در آویزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دلهای فگار آن لعل روشن گوهر آویزد
که اخگر بر کباب تر به آسانی درآویزد
در آن دریا که دست از جان خود شستن بود ساحل
زهی غافل که از موج خطر در لنگر آویزد
رگ جانم زغیرت موی آتش دیده می گردد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.