اگر ساقی به بزم ما قلندر وار بنشیند
بسا صوفی که اندر حلقه ی خمّار بنشیند
به زاریّ دل زارم ترا ای دل نیازارم
کزان زاری ترا بر دل مباد آزار بنشیند
به عزم رفتن از مجلس به هر باری که برخیزی
از آن برخاستن بر دل مرا صدبار بنشیند
چو خشم فتنه انگیزش کند مستی و مستوری
نماند هیچ زاهد راکه او هشیار بنشیند
کسی در معرض مردان برآرد نام منصوری
که برخیزد زسر و آنگه به پای دار بنشیند
کسی در دیده ی مردم بود چون مردم دیده
که همچون دیده ی گلگون میان خار بنشیند
دل ابن حسام از رنج و از تیمار بیمار است
مگر دلبر به تیمار دل بیمار بنشیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.