ز بس که معنی مکتوب عشق پیچش داشت
زبان خامهٔ ما هر چه گفت لغزش داشت
سحاب مزرعهٔ رنگ ما و من دیدم
نهسن بود نهمینا، شکست نازشداشت
هزارگل ز چمن رفت و باز برگردید
بهار رنگ چه مقدار ذوق گردش داشت
به یک نظر دو جهان از عدم برآوردی
گشاد آن مژهٔ ناز این چهکاوش داشت
از بن چمن به چه شوخی گذشتهای امروز
که رنگ شرم تو از بوی گل تراوش داشت
تغافل تو به نقد دماغ صرفه ندید
وگرنه دل هوس یک دو ناله ارزش داشت
به حیرتم چه فسون خواند عجزبسمل من
که جای خون، دم شمشیر یار ریزش داشت
منمکه بیخبر از آستان دل ماندم
ز دیر و کعبه مگو، سنگهم پرستش داشت
به جز خیال خزان هیچ نیست رنگ بهار
که غنچه ازپررنگ شکسته بالش داشت
هزار شمع به یک حرف داغ شد بیدل
کهاین بساط هوس آنچه داشتکاهش داشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و پیچیدگی عشق اشاره میکند و میگوید که عشق را نمیتوان به سادگی توصیف کرد. او از حسرت و شوری که در دلش دارد سخن میگوید و به احساساتی مانند عشق، زیبایی و ناز و کرشمه محبوبش اشاره میکند. شاعر به تنگناهایی که در بیان عشق دارد اعتراف میکند و از غم و درد درونی ناشی از فراق صحبت مینماید. او همچنین به گذر زمان و فصلی که دوباره از نو شکوفا میشود، اشاره میکند و نشان میدهد که در دلش حسی عمیق و پر از رنگهای مختلف وجود دارد که به سختی میتواند بیان کند. در نهایت، او به بیخبری خود از عشق و پرستش آن اشاره میکند و تاکید میکند که هیچ رنگ و بویی جز خیال خزان در دلش باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: به خاطر پیچیدگی و عمق معنای عشق، قلم ما هر چه نوشته است، با اشتباهاتی همراه بوده است.
هوش مصنوعی: ابرهای رنگی، مزرعه زندگی ما را آبیاری کردند، اما آنچه دیدم نه سنبل بود و نه مینا، بلکه زیباییاش باعث شد که دل من بشکند.
هوش مصنوعی: هزاران گل از باغچه رفتند و دوباره بهار برگشت. این نشاندهندهی چه مقدار شادی و زیبایی در تغییر فصل وجود دارد.
هوش مصنوعی: با یک نگاه تو توانستی دو جهان را از نبود به وجود بیاوری. این مژهٔ زیبا چه جستوجویی پشت خود دارد؟
هوش مصنوعی: امروز به بهانهای از میان چمن عبور کردهای که رنگ شرم تو به شدت از بوی گلها تاثیر گرفته و نمایان شده است.
هوش مصنوعی: بیتوجهی تو باعث نشد که سرمایهام به هدر برود، در غیر این صورت دلتنگی و اشتیاق من برای یک یا دو ناله ارزش داشت.
هوش مصنوعی: نمیتوانم از شگفتی خود درباره تاثیر کلام و سحر عجز و ناتوانیام بگذرم؛ چرا که بجای خون، جانم در دمی از شمشیر محبوب میریزد.
هوش مصنوعی: من خودم در حالتی هستم که از درون دل بیخبرم و هیچگونه آگاهی از عشق و احساسات ندارم. داستان خانه خدا و پرستش آن را تعریف نکن، زیرا حتی سنگ نیز پرستش و عقیدهای دارد.
هوش مصنوعی: جز تصور پاییز، هیچ رنگ و لعابی از بهار وجود ندارد، زیرا غنچهای که پررنگ و زیبا بود، اکنون در اثر فشار و شکستگی، شکسته شده است.
هوش مصنوعی: به یک کلام، هزار شمع روشن شد و شعلهور گشت، زیرا آنچه که در این دنیای خواستهها وجود داشت کم رنگتر شده بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.