عشرت موهوم هستیکلفت دنیا بس است
رنگ اینگلزار خونگردیدن دلها بس است
نشئهٔ خوابی که ما داربم هرجا میرسد
فرش مخملگر نباشد بستر خارا بس است
آفت دیگر نمیخواهد طلسم اعتبار
چون شرر برق نگاهی خرمن ما را بس است
انقلاب دهر دیدیگوشه میباید گرفت
عبرت احوال گوهر شورش دریا بس است
میشود زرپن بساط شب، ز نور روی شمع
رونق بخت سیه پرواز رنگ ما بس است
حسنبیپرواست، اینجا قاصدیدرکار نیست
نامهٔ احوال مجنون طرهٔ لیلا بس است
آگهی مستغنیست از فکر سودای شهود
دیده ی بینا اگر نبود دل دانا بس است
مطربی در بزم مستانگر نباشدگو مباش
نینواز مجلس میگردن مینا بس است
پیچش آهی دلیل وحشت دل میشود
گردبادی چین طراز دامن صحرا بس است
سلطنت وهم است بیدل خاکسار عجز باش
افسر ما چون ره خوابیده نقش پا بس است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تفکر عمیق و پندآموزی دربارهٔ زندگی و واقعیتهای آن میپردازد. شاعر تصریح میکند که لذتهای دنیا فانی و دور از حقیقت هستند و تنها یک توهم میباشند. عشق و احساسات انسانی به مانند گلهای رنگارنگ در باغ، در واقع دلهای ما را دچار درد و رنج میکند. شاعر به بیفایده بودن جستجوی خوشبختی در دنیای مادی اشاره میکند و به این نکته میرسد که زندگی واقعی نیاز به شناخت عمیقتری دارد. او پیشنهاد میدهد که سعی در درک و مشاهده دنیای درونی و واقعی خود کنیم، زیرا ظواهر تنها ما را فریب میدهند.
در نهایت، تأکید میکند که احساسات و تجربیات درونی ارزش بیشتری نسبت به جستجوی ظاهری و مادی دارند و سلطنت دنیا تنها یک وهم است. پس باید با humility و تواضع به زندگی نگاه کنیم و از دنیای فریبنده بگذریم.
هوش مصنوعی: زندگی در این دنیا خیال و توهم است و کافی است که ما برای مدتی از زیباییهای ظاهری دنیا غافل شویم و دلهایمان را به چیزهایی که زودگذر هستند مشغول نکنیم.
هوش مصنوعی: ما در خواب و آرامش خاصی قرار داریم، و هر جا که برویم، اگر زیر پایمان فرشی نرم نباشد، همین که زمین سخت باشد، برایمان کافی است.
هوش مصنوعی: دگر نیازی به جادو برای حفظ اعتبار نیست، چرا که درخشش یک نگاه کافی است تا همه چیز را در هم بسوزاند.
هوش مصنوعی: زمانه را چنانکه دیدهای، باید در گوشهای تأمل کرد و از حوادث عبرت گرفت؛ زیرا حال و هوای پرشور زندگی همانند طوفان دریاست و بس است.
هوش مصنوعی: نور شمعی که بر روی سفره شب تابیده، میتواند خوشبختی ما را روشن کند و برآورده شدن آرزوهایمان را به ارمغان آورد. رنگ زندگی ما به خاطر این نور کافی است تا پرواز کنیم و از تیرگیها دور شویم.
هوش مصنوعی: زیبایی او بدون احتیاط و حجاب است. در این مکان خبری از پیامآور نیست؛ وقتی که موی لیلا بیانگر اوضاع و احوال مجنون باشد، دیگر نیازی به نامه نیست.
هوش مصنوعی: اگر دل انسان آگاه باشد، نیازی به تفکر و اندیشه دربارهٔ دیدن واقعیتها نیست، چون درک و شناخت در درون دل وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر در مجلس شادمانی، کسی که ساز میزند نباشد، وجود ساز نینواز هم برای خوشگذرانی کافی است.
هوش مصنوعی: یک آه میتواند نشان دهندهی ترس دل باشد و یک گردباد با حرکتش، کافی است تا دامن صحرا را به هم بریزد.
هوش مصنوعی: سلطنت فقط یک خیال و توهم است، ای بیدل و خاکسار! باید حقارت خود را بپذیریم. افسر ما، یعنی مقام و جایگاه ما، به اندازه نقش پای خوابیده دیگران کافی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای نگه مشق شنا در چشم خونپالا بس است
چشمت آب آورد غواصی درین دریا بس است
از دل پر خون تراوش کم کند اسرار عشق
پرده پوش راز گوهر سینه دریا بس است
عمرها با آهوان مجنون بیابانگرد بود
[...]
نی همین ناز تو تنها بهر قتل ما بس است
یک نگه از گوشة چشم تو عالم را بس است
دیدهام در گریة غم کیسه خالی کرده بود
آنقدر خون در دلم کردی که مدّتها بس است
ما دل خود را به بوی زلف دلبر دادهایم
[...]
عالمی را سوختی از جلوه ای رعنا بس است
بردی از حد ناز ای بیرحم استغنا بس است
ز انتظار ضربت تیغ تو مردن تا به کی
چند ای قاتل کنی امروز را فردا بس است
دیگری را در میان زنّار ای بدخود مبند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.