شرم از خط پیشانی ما ریخته شقها
زین جاده نرفتهست برون نقب عرقها
درس همه در سکتهٔ تدبیر مساوی ست
در موج گوهر نیست پس و پیش سبقها
زین خوان تهی مغتنم حرص شمارید
لیسیدن اگر رو دهد از پشت طبقها
بیماحصل مشق دبستان وجودیم
باید به خیالات سیه کرد ورقها
فریاد که بستند بر این هستی باطل
یک گردن و صد رنگ ادا کردن حقها
تیغت چه فسون داشت که چون بیضهٔ طاووس
گل میکند از خاک شهید تو شفقها
بیدل ز چه سوداست جنونجوشی این بحر
عمریست که دارد تب امواج قلقها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.