همچون نفس به آینهٔ دل رسیده رو
یعنی درین مکان نفسی واکشیده رو
تسلیم خضر مقصد موهوم ما بس است
چون سایه سر به خاک نه و آرمیده رو
آخر به خواب نیستی از خویش رفتنی است
باری فسانهٔ من و ما هم شنیده رو
زبن دشت خارها همه بر باد رفتهاند
از خود چو سیل بر اثر آب دیده رو
عالم تمام معبد تسلیم بیخودیست
هر سو روی به سجدهٔ اشک چکیده رو
تا سر بر آری از چمن مقصد جنون
بر جادههای چاک چو جیب دریده رو
در خرقهٔ گدایی و درکسوت شهی
سوزن صفت ز تار تعلق جریده رو
سیر بهار میکدهٔ نازت آرزوست
گامی ز خود برون چو دماغ رسیده رو
گلچینی بهار طرب بی تعلقیست
چونگردباد دامن از این دشت چیده رو
بال امید بسمل این عرصه بسته نیست
پرواز اگر دری نگشاید تپیده رو
رنج خیال مصلحت ساز زندگیست
باریگهیکه نیست به دوشتکشیده رو
بیدل عنان عافیت ماگسسته است
مانند ریشه زیر زمین هم دویده رو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و تجربههای معنوی پرداخته و به نوعی سفر روحی انسان اشاره دارد. شاعر از مرحلهٔ شناخت نفس و رسیدن به حقیقت سخن میگوید. او به تسلیم در برابر موارد مقدس و ناپایدار اشاره دارد و از سوی دیگر، به رنجهای زندگی و آرزوها از منظر زندگی زودگذر و بیپایه نظر میکند. در نهایت، شاعر به بیتعلق بودن و رهایی از وابستگیها و همچنین امید به پرواز به سمت چیزهای والاتر اشاره میکند. شعر تصویری از تقلا و گامهای انسان در جستجوی حقیقت و رسیدن به آرامش درونی است.
هوش مصنوعی: به مانند نفس که در آینه دل نمایان میشود، به همین شیوه در این مکان ورود کن و وجود خود را به نمایش بگذار.
هوش مصنوعی: تسلیم شدن به راهنمایی و هدایت دیگران کافی است، زیرا مانند سایهای که بر زمین افتاده، در آرامش و سکوت میتوان استراحت کرد و به مقصد نرسید.
هوش مصنوعی: در نهایت، خواب نمیماند و ما از وجود خود جدا خواهیم شد. به هر حال، داستان من و شما را هم شنیدهاند.
هوش مصنوعی: در دشت، خارها از بین رفتهاند و مانند سیلی که اثرش بر روی آب دیده میشود، از خود هیچ نشانی باقی نمیگذارند.
هوش مصنوعی: جهان بهعنوان یک معبد، در حالتی از تسلیم و خضوع قرار دارد و همه جا اشکها بهعنوان سجدهای از محبت و فراق نثار میشوند.
هوش مصنوعی: برای اینکه از چمنستان بلند شوی و به هدف جنون برسی، باید مانند یک جیب پاره شده، به جادههای چاکچاک بروی.
هوش مصنوعی: در لباس زهد و گدایی و در مقام والای سلطنت، به مانند سوزنی خوشسیرت که از رشتهٔ وابستگیها رها شده، حرکت کن.
هوش مصنوعی: در بهار، آرزو داریم که به میکدهٔ زیباییها برویم. وقتی که به آنجا میرسیم، باید یک گام از خودمان فاصله بگیریم و خود را فراموش کنیم.
هوش مصنوعی: در بهار، شادی و نشاط بدون وابستگی و تعلقی مانند گردبادی است که دامن خود را از این دشت برمیچیند.
هوش مصنوعی: امید به پرواز هرگز از بین نمیرود. حتی اگر درها بسته باشند، قلبی تپنده همیشه به دنبال راهی برای پرواز است.
هوش مصنوعی: زندگی پر از سختیها و مشکلات است، اما این رنجها به خاطر تأمین مصلحت و منفعتها به ما تحمیل میشود. گاهی اوقات بار این مشکلات به قدری سنگین میشود که دیگر نمیتوان تحمل کرد.
هوش مصنوعی: دنیا و مشکلاتش به قدری تغییر کردهاند که دیگر خبری از آرامش و آسایش نیست. مانند ریشۀ درخت که زیر زمین و به دور از چشمها به سواری خود ادامه میدهد، ما نیز در این شرایط، با وجود ناپیدا بودن، به تلاشها و کوششهای خود ادامه میدهیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای باد صبح از پی آن نور دیده رو
دنبال آن خجسته غزال رمیده رو
از ضعف تن نمی رسم از پی خدای را
ای نازنین سوار عنان را کشیده رو
عشاق خسته منتظر یک نظاره اند
[...]
ای بسمل طلب پی خون چکیده رو
چون اشک هر قدر روی از خود دویده رو
فرصت در این بهار پر افشان وحشت است
همچون نگه به هر گل و خاری رسیده رو
تا چند هرزه از در هر کوچه تاختن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.