جز حیرت ازین مزرعه خرمن ننمودیم
عبرت نگهی کاشت که آیینه درودیم
در زیر فلک بال نگه وا نتوان کرد
عمریست که واماندهٔ این حلقهٔ دودیم
فریاد که درکشمکش وهم تعلق
فرسود رگ ساز و جنونی نسرودیم
عبرتکدهٔ دهر غبار هوسی داشت
ما نیز نگهواری ازین سرمه ربودیم
پیدایی ما کَون و مکان از عدم آورد
جا نیز نبودهست به جایی که نبودیم
آیینه جز آرایش تمثال چه دارد
صفریست تحیر که بر آن جلوه فزودیم
از شور دلگمشده سرکوب جرس شد
دستی که به یاد تو درین مرحله سودیم
از جادهٔ تسلیم گذشتن چه خیال است
چون شمع ز سر تا قدم احرام سجودیم
فرداست که باید ز دو عالم مژه بستن
گر یک دو سه روزی به تماشا نغنودیم
بیدل چه خیالست ز ما سعی اقامت
دیریست چو فرصت به گذشتن همه زودیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تفکر و تأمل در زندگی و گذر زمان میپردازد. شاعر با بیان حیرت از دنیای اطراف و تجارب زندگی، به کمبودهای خود در درک واقعیت اشاره میکند. او از احساس تعلق و رنج در تلاش برای فهمیدن زندگی میگوید و بر این نکته تأکید دارد که دنیا محل عبور و گذر است. شاعر به تناقضهای زندگی و تلاش برای یافتن معنا در آن میپردازد و در نهایت به این نتیجه میرسد که فرصت زندگی محدود است و باید از آن به درستی استفاده کرد. در کل، شعر دعوت به تفکر عمیق درباره وجود، زمان و حقیقت زندگی است.
هوش مصنوعی: ما در این دنیای پرسر و صدا و بینظم، جز حیرت و واهمه چیزی به دست نیاوردیم. برای درک حقایق زندگی، تنها باید به آینهای که عبرتهای گذشته را منعکس میکند، نگاه کنیم.
هوش مصنوعی: زیر آسمان نتوان بال اوج گرفت؛ سالهاست که در این دایره دود و غبار گرفتار ماندهایم.
هوش مصنوعی: در میانه درگیریهای ناشی از افکار و وابستگیها، پرده ساز زندگیام پاره شد و نتوانستیم جنونی حقیقی را احساس کنیم.
هوش مصنوعی: در زندگی، زمانه مکانی است که با حوادث و تجربیات گوناگون میتواند درسهای زیادی به ما بدهد. ما نیز تحت تأثیر علاقهها و تمایلات خود، از این تجربیات بهرهبرداری کردهایم.
هوش مصنوعی: وجود ما از عدم به وجود آمده و در واقع هیچگاه در جایی نبودهایم که پیش از این وجود نداشتیم.
هوش مصنوعی: آیینه تنها زیبایی تصویر را نشان میدهد و چیزی جز آن ندارد. اینجا بیان میشود که حالت تعجب و حیرت، مانند یک فضای خالی است که بر آن زیبایی افزوده میشود.
هوش مصنوعی: از شدت احساسات دلشکسته، صدای جرس به گوش میرسد، دستانی که به یاد تو در این مسیر حرکت میکنند.
هوش مصنوعی: عبور از جادهٔ تسلیم به چه معناست وقتی که ما همچون شمع، از سر تا پا به حالت عبادت ایستادهایم؟
هوش مصنوعی: فردا روزی است که باید از این دو جهان چشمپوشی کنیم، اگر برای یک یا چند روز به تماشا نشستهایم.
هوش مصنوعی: بیدل، چه افکاری به سر داری! تلاش برای ماندن در این دنیا بیفایده است، زیرا زمانی که فرصت برای گذر و رفتن پیش میآید، ما همیشه شتاب داریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا سایه صفت آینه از زنگ زدودیم
خورشید عیان گشت مثالی که نمودیم
خون در جگر از حسرت دیدار که داریم
آیینه چکید از رگ آهی که گشودیم
امروز به یادیم تسلی چه توان کرد
[...]
آنروز که از خواب عدم دیده گشودیم
جز دوست ندیدیم و دگر باره غنودیم
بیدار دل آن کاو که بیاد تو کند خواب
ما چشم بغوغای رقیب از چه گشودیم
سرگشته چو گوئیم از آن در خم چوگان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.