از حادث آفرینی طبع سقیم ما
بر سایه خورد پهلوی شخص قدیم ما
آفاق را در آتش وآب جنون فکند
خلد وجحیم صنعت امید وبیم ما
دل مبرم و حقیقت نایاب مدعاست
برطورریخت برق فضولیکلیم ما
یکتایی آفرید لب خودستای عشق
در نقطهٔ دهن الفی داشت میم ما
در عالم نوازش مطلق، کجاست رد
بخشیده است بر همه خود راکریم ما
جز پیش خویش راه شکایتکجا برد
با غیر صحبتیکه ندارد ندیم ما
چون سایه سر به خاک ادب واکشیدهایم
از زیر پای ما نکشدکسگلیم ما
میدان حیرت صف آیینه رفتهایم
شمشیرمیکشد به سرخود غنیم ما
آغوشها به حسرت دیدار بازکرد
زخم دل به تیغ تغافل دو نیم ما
شد عمرهاکه از نظر اعتبار خلق
غلتان گذشت گوهر اشک یتیم ما
بیدل زبسکه مغتنم باغ فرصتیم
گل سینه میدرد به وداع نسیم ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق انسانی و چالشهای زندگی میپردازد. شاعر از درد و رنج ناشی از شرایط وجودی صحبت میکند و به تأثیرات منفی طبع خود اشاره میکند. او به تضاد میان امید و ناامیدی، عشق و تنهایی، و دوست داشتن و فقدان مینگرد. تصویرسازیهای شعری به بیان احساسی سنگین و غمناک از زندگیای پر از درد و جدایی کمک میکند. همچنین، شاعر بر دشواریهای رابطه با دیگران و وقعیتهای زندگی تأکید دارد و در نهایت، به معنای عمیق عشق و حسرت زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: طبع بیمار و بیمارگونه ما باعث شده است که سایهای بر شخصیت و وجود قدیمی و اصیل ما بیفکند.
هوش مصنوعی: دنیا را در آتش و آبِ دیوانگی رها کرده است، به طوری که بهشت و جهنم ناشی از امید و ترس ما شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: دل را نرنجان و حقیقتی که در دسترس نیست را طلب نکن، زیرا مانند برقی ناگهانی، شوق و کنجکاوی ما را به خطر میاندازد.
هوش مصنوعی: عشق تنها به وجود آمده است و در کلامش، زبانی خاص و منحصر به فرد دارد که نشان از اهمیت و زیبایی این احساس دارد.
هوش مصنوعی: در دنیای نوازش و مهربانی واقعی، کجا میتوان رد و نشانهای از خویشتن را پیدا کرد؟ زیرا ما همیشه مهربان و بخشنده هستیم.
هوش مصنوعی: جز در نزد خود نمیتوان شکایت کرد، زیرا جز با دوستانی که نمیتوانند همدردی کنند، صحبت کردن فایدهای ندارد.
هوش مصنوعی: ما با احترام و تواضع سر به زیر گرفتهایم، پس هیچکس نمیتواند از زیر پای ما، ما را از مسیر خود دور کند.
هوش مصنوعی: در دنیای شگفتی و حیرت، به آیینهای نگاه کردهایم که خود را نشان میدهد؛ و ما بهخود اجازه میدهیم تا با قاطعیت و عدم ترس، از این وضعیت بهرهبرداری کنیم و خود را در این آشفتگی بیابیم.
هوش مصنوعی: آغوشها با حسرت به انتظار دیدار باز شد، و زخم دل ما به خاطر بیتوجهی دو نیم شد.
هوش مصنوعی: سالهاست که با وجود اعتبار و احترام مردم، عمر ما مثل اشکهای یتیم در حال گذر است و هیچ توجهی به آن نمیشود.
هوش مصنوعی: بیدل به خاطر ارزش بالای زمان و فرصت، از شدت احساساتش، گلویش را در برابر نسیم وداع میخراشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا کی ز هر کسی ز پی سیم بیم ما
وز بیم سیم گشته ندامت ندیم ما
تا هست سیم با ما بیمست یار او
چون سیم رفت از پی او رفت بیم ما
آیند هر دو باهم و هر دو بهم روند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.