نه عبادت، نه ریاضت کردم
بادهها خوردم و عشرت کردم
میهمان کرمی بود خیال
با فضولی دو دم الفت کردم
هر چه زین مایدهام پیش آمد
نعمتی بودکه غارت کردم
خلق در دیر و حرم تک زد و من
دل آسوده نبارتکردم.
گردم از عرصهٔ تشویش گذشت
آنسوی حشر قیامتکردم
خاک را عرش برین نتوانکرد
ترک خود رایی همت کردم
عافیت تشنهٔ بیقدری بود
سجده بر خاک مذلت کردم
آگهی رنج پشیمانی داشت
عیبها در خور غفلتکردم.
بی دماغ من ما و نتوان زیست
تن زدم، خواب فراغت کردم
شوق بیمقصد و، دل بیپروا
خاک بر فرق ندامت کردم
تا شدم منحرف از علم و عمل
سیرکیفیت رحمت کردم
مغفرت مزد معاصی بودهست
کیست فهمد که چه خدمت کردم
هیچم ازکرده و ناکرده مپرس
یاد آن چشم مروت کردم
هرچه از دست من آمد بیدل
همه بیرغبت و نفرتکردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به بیان تجربههای خود از زندگی میپردازد. او نه عبادت و نه ریاضت کرده و به جای آن به میگساری و لذتجویی پرداخته است. او میگوید که میزبان خیالات و آرزوها بوده و به جای نیکوکاری، از لذتهای دنیوی غارت کرده است. شاعر احساس آرامش را در دوری از دغدغهها میجوید و به جنبههای مختلف زندگیاش اشاره میکند، از جمله اعتراف به بیتوجهی به عیوب و مقام خود. او بر این باور است که رنج و پشیمانی از عملها و کاستیهایش نشأت میگیرد. در نهایت، او یادآور میشود که تمامی اعمالش از سر بیتفاوتی و بیاحساسی بوده است و از خود میپرسد که چه خدماتی کرده است.
هوش مصنوعی: من نه به عبادت مشغول بودم و نه به ریاضت؛ بلکه با نوشیدن شراب و خوشگذرانی وقت گذراندم.
هوش مصنوعی: در دل خیال یک مهمان مهربان وجود داشت که بدون دعوت و به صورت تصادفی به زندگیام وارد شد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که از این سفرهی فراوان به من رسید، نعمتی بود که من آن را از چنگ دیگران بیرون کشیدم.
هوش مصنوعی: مردم در کنار معابد و مکانهای مقدس در حال عبادت و تضرع هستند، اما من با قلبی آرام و بیدغدغه به کار خود ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: من از دنیای پرتنش و اضطراب عبور کرده و به دنیای آرام و ثبات وسعتی دست یافتهام.
هوش مصنوعی: با تلاش و ارادهای که دارم، میخواهم به موفقیتهای بزرگ دست یابم و خود را از محدودیتهای خاکی فراتر ببرم.
هوش مصنوعی: در اینجا میگوید که آرامش و آسایش، از نداشتن ارزش و مقام نشأت میگیرد و به همین دلیل، خود را به خاک میکوبم و در وضعیت ذلت قرار میگیرم.
هوش مصنوعی: من از رنج و پشیمانی آگاه شدم، اما معایب را نادیده گرفتم و غفلت کردم.
هوش مصنوعی: من بدون حس و حال زندگی نمیتوانم بگذرانم، بنابراین به خواب رفتم تا آرامش و آسودگی را تجربه کنم.
هوش مصنوعی: با میل و علاقهای بیهدف و دلی بیتردید، ناخواسته بر سر ندامت و پشیمانی نشستم.
هوش مصنوعی: در نتیجه دور شدنم از دانش و عمل، به رحمت و لطف خداوند پی بردم و آن را تجربه کردم.
هوش مصنوعی: آمرزش گناهان پاداشی است که به دست آمده، اما کیست که بداند من چه کارهایی انجام دادهام؟
هوش مصنوعی: از من درباره کارهایم گذشته و آیندهام نپرس، چون فقط به یاد مهربانیها و خوبیهای تو هستم.
هوش مصنوعی: هر چیزی که از من برمیآید، همه را بدون اشتیاق و با کینه انجام میدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.