چیست درین فتنهزار غیر ستم در بغل
یک نفس و صد هزار تیغ دو دم در بغل
گه الم کفر و دین گه غم شک و یقین
الحذر از فتنهای دیر و حرم در بغل
منفعل فطرتم کو سر و برگ قبول
خوش قلم صنع نیست کاغذ نم در بغل
پای گر آید به سنگ کوشش همت رساست
زبر زمین میرود ریشه علم در بغل
با دل قانع خوشیم از چمن اعتبار
غنچهٔ ما خفته است باغ ارم در بغل
خشکی مغز شعور جوهر فطرت گداخت
منشی این دفتریم نال قلم در بغل
تا طلب آمد به عرض فقر دمید از غنا
کاسهٔ درویش داشت ساغر جم در بغل
گرنه به بوس آشناست زان دهن بینشان
غرهٔ هستی چراست خلق عدم در بغل
لطمهٔ آفات نیست مانع جوع هوس
سیر نشد از دوال طبل شکم در بغل
وضع رعونت مخواه تهمت بنیاد عجز
بر سر زانو گذار گردن خم در بغل
مایهٔ ایثار مرد بر کف دست است و بس
کیسهٔ ممسک نهای چند درم در بغل
بیدل از اوهام جسم باخت صفا جان پاک
زنگ در آیینه بست نور ظلم در بغل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره بلاها و فتنههای زندگی و چالشهای انسانی در مواجهه با آنهاست. شاعر به ستم و ظلم در جامعه اشاره میکند و تردیدها و بحرانهای اعتقادی را بررسی میکند. او به تأثیرات منفی این فتنهها بر فطرت و روح انسان میپردازد و بر لزوم تلاش و همت تأکید میکند. همچنین، شاعر به دغدغههای مالی و تعلقات دنیوی اشاره میکند و نهایتاً به این نکته میپردازد که زیبایی و پاکی روح باید در اولویت قرار گیرد. به طور کلی، پیام شعر انتقادی و تاملبرانگیز در مورد شرایط انسانی و رابطهاش با خود و جهان است.
هوش مصنوعی: در این محیط پر آشوب، جز ظلمی که در دل هر لحظه نهفته است، چیزی دیگر وجود ندارد و همچنین هزاران تیغ دو لبه که آماده برای آسیب رساندن هستند.
هوش مصنوعی: زمانی انسان با کفر و دین مواجه میشود، گاه در اندوه و گاه در یقین است. باید از فتنهای که در کمین است، با احتیاط برخورد کند.
هوش مصنوعی: در وجود من نشانههایی از پذیرش زیبایی و هنر وجود ندارد، مانند کاغذی که در آغوش خود رطوبت دارد و نمیتواند چیزی را بهتر از این حال نشان دهد.
هوش مصنوعی: اگر پای به سنگ بگذارد، تلاش و اراده قوی باعث پیشرفت میشود و در زیر زمین، ریشههای علم به طور پنهانی در حال رشد هستند.
هوش مصنوعی: ما با دل راضی و خرسند در میان چمنها زندگی میکنیم؛ در حالی که زیبایی و ارزش گلهای ما در خواب عمیقی است و باغ ارم در آغوش ما جای دارد.
هوش مصنوعی: خشکی ذهن و کمبود درک باعث شده که ذات انسانی من نابود شود. اینجا من تنها ناظر و درخواستکنندهای هستم که خودم را در دفتری غمگین میبینم و قلمی را در دست دارم که با اندوهی عمیق به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: زمانی که خواسته و آرزو برآورده شد، فقر از غنا دمید و درویش کاسهای در دست داشت که در آن ساغر جمشید را نگه داشته بود.
هوش مصنوعی: اگر عشق و محبت و جذبهای در کار نباشد، چرا این دنیا و هستی به خود میبالد و خود را مهم میداند؟ چرا انسانهای ناپیدا و ناشناخته در آغوش این دنیا قرار دارند؟
هوش مصنوعی: آسیبها و مشکلات زندگی نتوانستهاند مانع از احساس گرسنگی و اشتهای شدید من شوند، و صدای غرغر شکم همچنان در گوشم میپیچد.
هوش مصنوعی: خود را متکبر و بیاعتنا نشان مده، زیرا این رفتار فقط نشانهی ناتوانی است. بهتر است سر را پایین بیندازی و به آرامش و فروتنی در کنار دیگران بیایی.
هوش مصنوعی: انسان با ایثار و فداکاری خود شناخته میشود و نه با داشتن مال و ثروت. داشتن پول و دارایی به تنهایی نمیتواند نشاندهنده شخصیت و بزرگی فرد باشد.
هوش مصنوعی: بیدل به زیبایی و خلوص روح اشاره دارد که از خیالهای جسمانی رسته و از زنگارهای دنیوی دور شده است. او به وضوح نور را در آینه میبیند و ظلمت را در آغوش خود قرار میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.