آه به درد عجز هم کوشش ما نمیرسد
آبلهگریه میکند اشک به پا نمیرسد
نغمهٔساز ما و من تفرقهٔ دل است و بس
تا دو دلش نمیکنی لب به صدا نمیرسد
چند به فرصت نفس غره ی ناز زیستن
در چمنی که جای ماست بوی هوا نمیرسد
تنگی ایننه آسیا در پی دورباش ماست
ما دو سه دانهایم لیک نوبت جا نمیرسد
خنده درین چمن خطاست ناز شکفتگی بلاست
تا نگذاردش عرق گل به حیا نمیرسد
سخت ز همگذشتهٔم زحمت نالهکم دهید
بر پیکاروان ما بانگ درا نمیرسد
مقصد بی بر چنار نیست به غیر سوختن
دست به چرخ بردهایم لیک دعا نمیرسد
سایه بهٔمن عاجزی ایمن ازآب و آتش است
سر به زمین فکنده را هیچ بلا نمیرسد
در تو هزار جلوه است کز نظرت نهفتهاند
ترک خیال و وهم کن آینه وانمیرسد
قاصد وصل در ره است منتظرپیام باش
آنچه بهما رسیدنیست تا بهکجا نمیرسد
کوشش موج و قطرهها همقدم است با محیط
هرکه به هر کجا رسد از تو جدا نمیرسد
عجز بساط اعتبار از مدد غرور چند
بنده به خود نمیرسد تا به خدا نمیرسد
ربط وفاق جزوها پاس رعایت کل ست
زخم جدایی دو تار جز به قبا نمیرسد
بر درکبریای عشق بارگمان و وهم نیست
گر تو رسیدهای به او بیدل ما نمیرسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عجز و ناکامی است. شاعر با زبانی پر از نماد و استعاره، از بیاثری تلاشهایش صحبت میکند و به تفرقه و جدایی دلها اشاره میکند. او به زندگی و ناز زیستن اشاره دارد که در آن، بوی خوش واقعی به انسان نمیرسد. شاعر واژهها و تصاویر مختلفی را به کار میبرد تا حس دوری و جدایی را بیان کند و میگوید که حتی تلاشها و دعاها نیز به مقصود نمیرسند. در نهایت، اشاره میکند که عشق و ارتباط واقعی از هر نوع خیال و وهمی بالاتر است و تنها در اتحاد با معشوق میتوان به حقیقت رسید.
هوش مصنوعی: آه، ما از شدت ناتوانی نمیتوانیم به تلاش خود ادامه دهیم. حتی اشکهای ما هم به پای درد و غمهای ما نمیرسد.
هوش مصنوعی: آوای ما و من تنها نشانهای از جدایی دلهاست. وقتی دلها با هم یکی نشوند، هیچ صدایی به گوش نمیرسد.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به گذرای زندگی و فریبندگی آن اشاره دارد. او به زودی متوجه میشود که زندگی در این دنیای فانی نمیتواند دائمی باشد و لذتهایی که به نظر میرسد وجود دارد، در واقع پایدار نیستند. در نهایت، جایی که او قرار دارد، بوی خوشی از آن نمیآید و این نشاندهندهی زودگذری و ناپایداری زندگی است.
هوش مصنوعی: تنگی و فشردگی اینجا به خاطر دوری ماست. ما تنها دو یا سه نفر هستیم، اما نوبت به ما نمیرسد.
هوش مصنوعی: در این گلستان، خندیدن نادرست است و ناز شکیبایی میتواند عذابآور باشد. زیرا عرق گل اجازه نمیدهد که به حیا برسد.
هوش مصنوعی: مشکلات و رنجهای گذشتهام را فراموش کنید و از من خواسته نشود که ناله و زاری کنم، زیرا صدای ما به کاروان نمیرسد.
هوش مصنوعی: مقصد ما سوختن است و درخت چنار برای ما هیچ اهمیتی ندارد. ما به دور چرخ زندگی میچرخیم، اما دعای ما به جایی نمیرسد.
هوش مصنوعی: آن کس که در سایهٔ حمایت و رحمت خداوند باشد، از خطرات و مشکلاتی مانند آب و آتش در امان است و کسی که سربهزمین گذاشته و humble است، به هیچ بلا و مصیبتی گرفتار نخواهد شد.
هوش مصنوعی: در تو زیباییهایی وجود دارد که از دیدت پنهان ماندهاند. باید از خیالپردازی و توهم دست بکشی و با حقیقت روبهرو شوی، زیرا فقط در این صورت میتوانی آنچه را که در وجودت نهفته است، ببینی.
هوش مصنوعی: پیامآوری در راه است و منتظر خبری از توست. آنچه که برای ما مقدر شده است، بالاخره به ما خواهد رسید، هرچقدر هم که دور به نظر برسد.
هوش مصنوعی: تلاش امواج و قطرهها با محیط اطراف همسو و هماهنگ است. هر کسی به هر کجا برود، از تو جدا نخواهد شد.
هوش مصنوعی: ناتوانی ارزش و اعتبار انسان به خاطر غرور است و برخی از بندگان به خود واقعیشان نمیرسند مگر اینکه به خداوند نزدیک شوند.
هوش مصنوعی: تنها با حفظ همسویی و همبستگی اجزای مختلف میتوان به تمامیت و هماهنگی رسید. جدایی و آسیب ناشی از عدم هماهنگی، تنها به بخشی خاص و محدود میرسد و به کل موضوع آسیب نمیزند.
هوش مصنوعی: عشق در مقام والای خود هیچ جایی برای خیال و تصورات ندارد. اگر تو به حقیقت عشق رسیدهای، دیگر ما نمیتوانیم به آنجا برسیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از سر زلف دلکشت بوی به ما نمیرسد
بوی کجا به ما رسد چون به صبا نمیرسد
روز به شب نمیرسد تا ز خیال زلف تو
بر دل من ز چارسو خیل بلا نمیرسد
بوک دعای من شبی در سر زلف تو رسد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.