گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

ای برادر ز بهر لذت نفس

سر ز هر شهوتی که هست مکش

از زنا و لواط روی متاب

وز شراب و قمار دست مکش

غسل جز در زلال خمر مکن

مسح جز بر کدوی مست‌مکش

نار جز بر حریم کعبه مزن

آب جز بهر بت‌پرست مکش

چرس و تریاک و شیره را با هم

کمتر از صد هزار بست مکش

از بدی کن هرآنچه خواهی لیک

منت از مردمان پست مکش