درود بر تو و فضل و کمالت ای پوشکین
به طبع نازک و لطف خیالت ای پوشکین
نیافت عمر تو با روز مردنت پایان
کنون بود صد و پنجاه سالت ای پوشکین
تویی ز ما صد و پنجاه پایه بالاتر
بریم رشک به جاه و جلالت ای پوشکین
مرا هنوز نزاییده مام دهر، اما
رسیدهای تو به اوج کمالت ای پوشکین
جنین دهرم و خون میمکم ز ناف حیات
تو جاودانی و نبود زوالت ای پوشکین
ببال نغمه موزون خود ببال و بپر
سوی ابد، که گشاده است بالت ای پوشکین
بچم بر اوج اثیر جلال خویش و مباش
به یاد زندگی پر ملالت ای پوشکین
سعادت بشر آرمان و ایدهآل تو بود
درود بر تو و بر ایدهآلت ای پوشکین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.