گر نبود خنگ مطلی لگام
زد بتوان بر قدم خویش گام
ور نبود مشربه از زر ناب
با دو کف دست، توان خورد آب
ور نبود بر سر خوان، آن و این
هم بتوان ساخت به نان جوین
ور نبود جامهٔ اطلس تو را
دلق کهن، ساتر تن بس تو را
شانهٔ عاج ار نبود بهر ریش
شانه توان کرد به انگشت خویش
جمله که بینی، همه دارد عوض
در عوضش، گشته میسر غرض
آنچه ندارد عوض، ای هوشیار
عمر عزیز است، غنیمت شمار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان اهمیت و ارزش عمر انسان میپردازد. شاعر با ذکر مثالهایی اشاره میکند که اگر چیزهای ظاهری و مادی مانند لگام خوب، آب زلال، یا لباسهای گرانقیمت نباشند، انسان هنوز میتواند با چیزهای سادهتر نیازهای خود را برطرف کند. در نهایت، او تأکید میکند که عمر انسان بیقیمت و عزیز است و باید آن را غنیمت شمرد، زیرا هیچ چیز دیگری قابل مقایسه با ارزش عمر نیست.
هوش مصنوعی: اگر عقل و درک نباشد، مانند اسبی است که افسارش شل است و نمیتواند به درستی قدم بردارد.
هوش مصنوعی: اگر مشربی از طلا نباشد که با دو دست بتوان آن را برداشت، نمیتوان آب را نوشید.
هوش مصنوعی: اگر بر سر سفره چیزی نباشد، حتی میتوان با نان جو هم چیزی درست کرد.
هوش مصنوعی: اگر لباسی از اطلس برای تو نیست، یک دلق کهنه هم برای پوشاندن بدن تو کافی است.
هوش مصنوعی: اگر شانهای از عاج نباشد، میتوان با انگشتهای خود نیز ریش را مرتب کرد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که مشاهده میکنی، در واقع تغییراتی دارد که به خاطر آنها به هدفی خاص دست یافتهای.
هوش مصنوعی: عمر گرانبها و بیقیمت است، پس آن را ارزشمند بدان و قدرش را بدان!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.