در مناجات آن بزرگ کاردان
گفت ای دانندهٔاسرار دان
کور گردان خلق را در رستخیز
پس مرا جاوید چشمی بخش نیز
تا نبیند هیچکس جز من ترا
تا توانم دید بی دشمن ترا
بعد از آن چون مدتی بگذشت ازین
زینچه میخواست او ز حق برگشت ازین
گفت ای یاری ده هر دم مرا
در قیامت کور گردان هم مرا
تا نبینم آن جمال پر فروغ
کان بخویش آید دریغم بی دروغ
گرچه غیرت بردن از عاشق نکوست
غیرت معشوق دایم بیش ازوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.