گشت لیلی پیش از مجنون هلاک
بود غایب آن زمان مجنون پاک
عاقبت مجنون چو با آنجا رسید
آنچه نتوانست دید آنجا شنید
آن یکی گفت ای دلت پر شور او
خیز تا با تو نمایم گور او
گفت حاجت نیست این با من مگوی
زانکه من آن خاک بشناسم ببوی
این بگفت و راه گورستان گرفت
نعره زن شد شیوهٔ مستان گرفت
خاک میبوئید و در ره میشتافت
تا که گور لیلی آخر باز یافت
ماتم آن ماه را تاوان بداد
ساعتی بی خود شد آخر جان بداد
چون بپاکی زو برآمد جان پاک
در بر اودفن کردندش بخاک
زنده او از عشق جانان بود و بس
لاجرم بی او فرو رفتش نفس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.