بوعلی طوسی ز عشق آشفته بود
همچو آب زر سخن میگفته بود
عاقبت چون روز بس بیگاه شد
گفت دردا کاین سخن کوتاه شد
زانکه روزی را که شب در پی بود
لایق این حرف هرگز کی بود
صبر باید کرد تا روزی تمام
در رسد کانرا نباشد شب مدام
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
بوعلی طوسی ز عشق آشفته بود
همچو آب زر سخن میگفته بود
عاقبت چون روز بس بیگاه شد
گفت دردا کاین سخن کوتاه شد
زانکه روزی را که شب در پی بود
لایق این حرف هرگز کی بود
صبر باید کرد تا روزی تمام
در رسد کانرا نباشد شب مدام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.