هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنجی که تنها سهم اوست سخن میگوید و lament میکند که هیچکس در اطرافش از حال او مطلع نیست. او به یاد میآورد که سالها در سفری به دهی رفته، اما هیچ نشانی از هویت و دیار خود نیافته است. این ابیات حس تنهایی و غم را به خوبی منتقل میکنند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنجی که تنها سهم اوست سخن میگوید و lament میکند که هیچکس در اطرافش از حال او مطلع نیست. او به یاد میآورد که سالها در سفری به دهی رفته، اما هیچ نشانی از هویت و دیار خود نیافته است. این ابیات حس تنهایی و غم را به خوبی منتقل میکنند.
هوش مصنوعی: ای کاش که جز درد و رنج من چیزی نبود و از می و میخانه هیچکس خبر نداشت.
هوش مصنوعی: عمری را گذراندم و مانند یک راهنما در مسیر زندگی پیش رفتم، اما در هیچ نقطهای از این راه مشخصات و نشانهای از سرزمین و دیار خود پیدا نکردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون هرچه بود اندک و بسیار نبود
در زیر دیار چرخ دیار نبود
هر چند جهان خوشست بگذار زیاد
انگار که هرچه بود انگار نبود
گفتم بدل ار چه وقت گفتار نبود
در پاش فکندی سرو او یار نبود
دل گفت که گر جان رود اندر سر او
غم نیست هر آنچه رفته انگار نبود
دیدیم که در کعبه بجز یار نبود
وین طرفه که از کعبه خود آثار نبود
آندم که ز دیر خیمه بر کعبه زدیم
در کعبه و دیر هیچ دیار نبود
آن دم که ظهور یار و اغیار نبود
ز اسما و صفات و فعل آثار نبود
در خلوت غیب خو بخود داشت حضور
در دار بغیر یار دیار نبود
روزی که ز هر چه هست آثار نبود
وز خواب عدم زمانه بیدار نبود
نورم شرر نار و گلم خار نداشت
من بودم و یار بود و اغیار نبود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.