عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۱۶

دردا که به جز درد مرا کار نبود

وز مِهْ دِه و ده کسی خبردار نبود

عمری رفتم چو راه بردم به دهی

خود در همه ده نشان دیار نبود