عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۳۹ گفتی چه کنم تا شب من گردد روز وز نورِ سوادِ فقر گردم فیروز یک شمع اندیش هر دو عالم وانگه گر آتشِ عشق داری آن شمع بسوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به پرسش میپردازد که چه کاری باید انجام دهد تا شب تاریک و فقرش به روز و روشنی تبدیل شود. او اشاره میکند که با داشتن عشق واقعی، مثل یک شمع، میتواند درخشش و روشنی را به زندگیاش بیاورد، حتی اگر آن شمع بسوزد.
هوش مصنوعی: گفتی چه کار کنم تا شب من به روز تبدیل شود و از تاریکی فقر به روشنی برسند.
هوش مصنوعی: یک شمع تنهاست که به اندیشه و دانش از هر دو جهان نور میدهد. اما اگر عشق در درونت شعلهور است، آن شمع را بسوزان.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دانی که مرا یار چه گفتست امروز
جز ما به کسی در منگر دیده بدوز
از چهره خویش آتشی افروزد
یعنی که بیا و در ره دوست بسوز
دانی که مرا یار چه گفتست امروز
جز ما بکسی در منگر دیده بدوز
از دیدن خلق، دیده بی دوست بدوز
وز صحبت بی دلی ز دل کینه بتوز
ماننده ابر و شمع، از این پس شب و روز
بی دیده همی گری و بی دل می سوز
هرکس که شود به مال دنیا فیروز
در چشم کسان بزرگ باشد شب و روز
گر بخت سعید و حسن طالع داری
از مال جهان گنج سعادت اندوز
ای تیرگی زلف توام دین افروز
وی روشنی روی توام راه آموز
من در شبم از تو روز میخواهم، روز
و افسردهام از تو سوز میخواهم، سوز
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.