گنجور

 
عطار

شماره ۱: بر لب، خط فستقیش، پیوسته بماند

شماره ۲: ای مورچه خط! بدمیدی آخر

شماره ۳: بی برگ گلش جامه قبا خواهم کرد

شماره ۴: گفتم: دل من ببردی ای جادو وش!

شماره ۵: گفتم: ز خط تو بوی خون می‌آید

شماره ۶: گه در خط دلبران شیرین نگرم

شماره ۷: زین خط که لعل تو کنون می‌آرد

شماره ۸: از تیر غمت بسی جگر دوخته‌ای

شماره ۹: گفتی: «خطم از لبم جدا خواهد شد

شماره ۱۰: ای زلف تو دامن قمر بگرفته

شماره ۱۱: یا رب چه خط است این که درآوردی تو

شماره ۱۲: تا خط تو پشت بر قمر آوردست

شماره ۱۳: چون خط تو باعث گنه خواهد شد

شماره ۱۴: اندیشه ابروی تو پیوسته مراست

شماره ۱۵: از پسته تو سبزه خط بر رسته است

شماره ۱۶: تا خط تو بر خون جگر میخوانم

شماره ۱۷: آن پسته میان مغز چون افتادست

شماره ۱۸: دوش آمد و گفت: «آمده‌ام حور سرشت

شماره ۱۹: از خجلت خط، رخت اگر پر عرق است

شماره ۲۰: از عشق خط تو سرنگون میگردم

شماره ۲۱: خال تو که جاودان بدو بتوان دید