گنجور

 
عطار

دردا که دلم بوی دوایی نشنود

در وادی عشق مرحبایی نشنود

وز قافلهای که اندرین بادیه رفت

عمری تک زد بانگ درایی نشنود

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode