|  | غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات | 
            
                |  | راهنمای نوار ابزار | 
            
                |  | پیشخان کاربر | 
            
                |  | اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر | 
            
                |  | اعلانهای کاربر | 
            
                |  | ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) | 
            
                |  | خروج از حساب کاربری گنجور | 
            
                |  | لغزش به پایین صفحه | 
            
                |  | لغزش به بالای صفحه | 
            
                |  | لغزش به بخش اطلاعات شعر | 
            
                |  | فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش | 
            
                |  | فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط | 
            
                |  | کپی نشانی شعر جاری در گنجور | 
            
                |  | کپی متن شعر جاری در گنجور | 
            
                |  | همرسانی متن شعر جاری در گنجور | 
            
                |  | نشان کردن شعر جاری | 
            
                |  | ویرایش شعر جاری | 
            
                |  | ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری | 
            
                |  | شعر یا بخش قبلی | 
            
                |  | شعر یا بخش بعدی | 
        
    
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات بیانگر این هستند که تا زمانی که انسان زنده است، نمیتواند به طور کامل به رازهای زندگی و حقیقتها پی ببرد. هرچه ناکامیها وجود دارند، باید با شجاعت و تحمل پذیرفته شوند، به امید اینکه در نهایت به کامیابی برسد، اما در این راه، ممکن است نتوان درباره آن چه رخ میدهد به وضوح صحبت کرد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نفس کشیده میشود، نمیتوان از اسرار جان صحبت کرد و در آشکار نمیتوان رازهای پنهان را بیان کرد.
هوش مصنوعی: هر شکست و ناکامی که فردی با آن روبرو میشود، مانند مردی است که برای دستیابی به موفقیت و کامیابی تلاش میکند، اما نمیتواند از تجربیات تلخ خود سخن بگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
راز تو بنزد این و آن نتوان گفت
آسان آسان بترک جان نتوان گفت
این بار که توان گفت که درد دل من
تو نشنوی و با دگران نتوان گفت؟
افسوس که از سوز نهان نتوانگفت
یک شمه از آن بصد زبان نتوانگفت
دردی که توانگفت که گوید ز آن درد
فریاد ز دردی که از آن نتوان گفت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.