گنجور

 
عطار

یک روایت خوب از من گوش کن

جام از ساقی کوثر نوش کن

نقل دارم از ثقات با صفا

آنکه روزی حضرت خیرالوری

چونکه او برگشت از حجّ الوداع

در غدیر خم مکان کرد آن مطاع

جبرئیل از حضرت عزّت رسید

نزل از حضرت به پیش او کشید

پیش او از پیش حق آورد پیک

آیهٔ یا ایّها بلّغ الیک

گفت ای اصحاب دارم رازها

رازها را گویم این دم بر ملا

هرچه می‌کردم نهان ز اهل وعید

من بگویم چونکه فرمان در رسید