گنجور

 
عطار

چون ولایت کرد در عالم ظهور

دید او را موسی اندر کوه طور

بوده مخفی باتمام انبیا

گشته ظاهربا من آن شیر خدا

غیر حیدر نیست با من در وجود

زآنکه کرده او بحق دایم سجود

غیر حیدر نیست مقصودم کسی

گفته این اسرار معبودم بسی

کن بحیدر رشتهٔ ایمان درست

باب شهر علم من او شد نخست

کرده‌ام ختم نبوّت در جهان

شد بر او ختم ولایت این بدان