نظر کردم آنگهی در سوی منصور
پس آنگه گفت با او شیخ پرنور
که ای سلطان همی دانیم رازت
در اینجا گاه کام بی نیازت
حقیقت بیش از آنی مانده آنیم
که از سر حقیقت ما عیانیم
تو میدانی مرا اسرار ما را
ریاضت یافتستم در بقا را
فنا گردان مرا مانند خودهان
که دل بگرفتم از اسرار و برهان
یکی حرفست آنجا آن توداری
حقیقت بیشکی جانان تو داری
تو داری دید جانان اندر اینجا
تو هم دیدی ز دید خویش ما را
تو داری دید جانان اندرین راه
تو هم هستی ز دید خویش آگاه
ترا اینجا بقا بخشیدهام من
ترا این درها بخشیدهام من
تو میدانی سر اسرار ما را
ریاضت یافتستم در بقا را
فناگردان مرا مانند خود هان
که دل بگرفتم از اسرار و برهان
یکی حرف است آنجا آن تو داری
حقیقت بیشکی جانان تو داری
توداری دید جانان اندراینجا
توهم دیدی ز دید خویش ما را
تو میدانی وصول من در اینجا
حقیقت بین تو جای من در اینجا
چه چون تو می بدانی من چه گویم
دوای درد من اینجا بجویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره گفتگو و رازها بین یک شخصیت محترم به نام منصور و شیخی به نام پرنور است. شیخ به منصور میگوید که او به اسرار او آگاه است و در اینجا به خوشبختی و کام استفاده میکند. او به حقیقت وجود انسان و ارتباط آن با بقا اشاره میکند و از منصور میخواهد که به فنا برود و خود را با اسرار و برهانهای عمیق رها کند. در این گفتگو، تأکید بر درک دو طرف از همدیگر و حقایق نهفته وجود دارد و به معنای عمیق زندگی و جستجوی حقیقت پرداخته میشود.
هوش مصنوعی: نگاهی به منصور انداختم و سپس با شیخ پرنور صحبت کردم.
هوش مصنوعی: ای سلطان، ما میدانیم که راز تو در اینجا چیست و این که گاه به نیازی هم دست نمییابی.
هوش مصنوعی: حقیقت از آنچه که ما فکر میکنیم بیشتر و عمیقتر است و ما هنوز نتوانستهایم به معنای واقعی آن پی ببریم.
هوش مصنوعی: تو از رازهای من آگاهی، من در مسیر بقا و استمرار به سختی تمرین کردهام.
هوش مصنوعی: من را مانند خودت، فانی و از بین برو، چون من از اسرار و دلایل دور شدم و دلم گرفته است.
هوش مصنوعی: در آنجا فقط یک سخن وجود دارد و آن این است که تو حقیقتی را در درون خود داری، در واقع تو جانان خویش را در دل داری.
هوش مصنوعی: تو در اینجا عشق را دیدهای و حالا هم از نگاه خود ما را مشاهده کردهای.
هوش مصنوعی: تو در این مسیر نگاه محبوب خود را میکنی و از حالت و احساس خود آگاه هستی.
هوش مصنوعی: من به تو زندگی جاودانهای هدیه کردهام و این درها را نیز به تو دادهام.
هوش مصنوعی: تو از رازهای ما با خبری، من با مجاهدت و تلاش، به بقای خود دست یافتهام.
هوش مصنوعی: کسانی که در مسیر فنا و نابودی هستند، مانند خودت به من نگاه کن؛ چرا که من از رازها و دلایل عمیق دست کشیدهام و دل را از آنچه که در آن نهفته بود، گرفتهام.
هوش مصنوعی: در آنجا فقط یک سخن وجود دارد و آن این است که تو حقیقتی را در خود داری و محبوب واقعی تو نیز همین است.
هوش مصنوعی: تو در اینجا جانان را دیدی و گفتی که ما را از دیدن خودت شناختی.
هوش مصنوعی: تو میدانی که من در اینجا چگونه به حقیقت میرسم و تو در این مکان چه جایگاهی داری.
هوش مصنوعی: من در جستجوی داروی دردم هستم و میخواهم بدانی که چه احساسی دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.