پدر گفتش که دیوت غالب آمد
دلت زان جادوئی را طالب آمد
که از دیوت گر این حاصل نبودی
ترا این آرزو در دل نبودی
اگر زین دیو بگذشتی برستی
وگرنه مُدبری شیطان پرستی
نداری از خدا آخر خبر هیچ
که کار دیو میخواهی دگر هیچ
خدا را گردهٔ ندهی بدرویش
هوا را باز گیری صد ره از خویش
سخی باشی ریا را و هوا را
ولیکن دوزخی باشی خدا را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: پدر به فرزندش میگوید که دیو (شیطان) غالب شده و او به جادو و آرزوهای نامناسب علاقهمند است. او توضیح میدهد که اگر تحت تأثیر دیو نبود، این آرزوها در دلش نمیبود. اگر از این دیو بگذرد، رهایی مییابد، و در غیر این صورت، به شیطانپرستی دچار میشود. او همچنین به فرزندش یادآوری میکند که اگر خبری از خدا ندارد، نباید به کارهای دیو ادامه دهد. پدر توصیه میکند که باید سخاوتمند و دور از ریا و هوی و هوس باشد، زیرا در غیر این صورت، به دوزخ خواهد رفت.
هوش مصنوعی: پدر به او گفت که دیو قدرتمندی بر تو تسلط یافته و تو به خاطر جادوی او، دل به کارهایش دادهای.
هوش مصنوعی: اگر آن دیو نبود، تو هرگز این آرزو را در دل نداشتی.
هوش مصنوعی: اگر از شر این دیو و فتنهها عبور کنی، به آرامش و رستگاری میرسی، وگرنه به سوی گمراهی و پیروی از شیطان خواهی رفت.
هوش مصنوعی: اگر از جانب خداوند هیچ خبری نداری، پس چه انتظاری داری که کار شیطان را کمتر از آنچه هست، بخواهی؟
هوش مصنوعی: اگر به خدا توجه نکنید و او را رها کنید، خودتان را از هرگونه آرامش و خوشی دور کردهاید.
هوش مصنوعی: اگر سخاوتمند باشی ولی با ریا و نفاق، در واقع به خدای خود تن در دادهای و خود را به آتش دوزخ میافکینی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.