گرد مه خط معنبر می کشی
سر کشانت را به خط در می کشی
عاشقانت را به مستی دم به دم
خرقهٔ هستی ز سر بر می کشی
بر بتان چین و ترکان چگل
از کمال حسن لشکر می کشی
جاودانی پای بنهاد از جهان
هر که را یک بوسه بر سر می کشی
جام می مینوشی و بر می زنی
وانگهی بر عقل خنجر می کشی
بیش شد عطار را اکنون غمت
زانکه با او باده کمتر می کشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون تو بار عرش اکبر میکشی
هم توانی بار من گر میکشی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.