ای روی همچو ماهت یک پرده بر گرفته
جان های بی قراران فریاد در گرفته
در پیش نور رویت پیران شصت ساله
با صد هزار خجلت ایمان ز سر گرفته
عشقت به دلربایی بگشاده دست بر ما
ناگاه جان و دل را بس بی خبر گرفته
دل هر دم از فراقت داغی دگر کشیده
جان هر دم از کمالت راهی دگر گرفته
از بس که رهزنانند اندر رهت ز غیرت
هر ذره ذرهٔ تو صد راه بر گرفته
چون آفتاب رویت بر جان فکند پرتو
عشقت به جان رسیده دل را بهدر گرفته
عشق تو چون همایی پر بر کشیده از هم
جانهای عاشقان را در زیر پر گرفته
مستان عشق هر شب همچون صبوح خیزان
بر آرزوی رویت راه سحر گرفته
آنجا که حسن رویت بوی نمک نموده
صحرای هر دو عالم خون جگر گرفته
عطار در غم تو شادی هر دو عالم
هم از نظر فکنده هم مختصر گرفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق خود میپردازد و از تاثیر عمیق عشق او بر زندگی مردم میگوید. او به زیبایی و نور چهره محبوب اشاره کرده و بیان میکند که حتی پیران نیز از زیبایی او شرمندهاند. عشق معشوق به قدری عمیق و دلربا است که دل و جان عاشقان را به تسخیر درآورده و هر لحظه از فراق او دچار اندوه و درد میشوند. شاعر همچنین به حال و روز عاشقان اشاره دارد که در خاصیت عشق به صورت دیوانهوار به جستجوی معشوق هستند و هر دم در آرزوی وصال او به سر برده و احساسات تند و شدیدی را تجربه میکنند. در نهایت، شاعر به غم و شادی ناشی از عشق اشاره میکند و میگوید که حتی در غم، نشانهای از خوشی وجود دارد.
هوش مصنوعی: صورت زیبای تو مانند ماه میدرخشد و با یک پرده پوشیده شده است. جانهای بیقرار و ناآرام، از زیبایی تو فریاد میزنند و ناله میکنند.
هوش مصنوعی: در برابر زیبایی و نور چهرهات، افراد سالخوردهای که عمری را در پسزمینه خجالت و شرم گذراندهاند، احساس شرمندگی و نقص میکنند.
هوش مصنوعی: عشق تو به طرز خیرهکنندهای به دل ما نفوذ کرده و ناگهان باعث شده که جان و دل ما را به طور ناگهانی و بدون آگاهی بگیرد.
هوش مصنوعی: هر لحظه از جدایی تو دلم داغ دیگری را تحمل میکند و هر لحظه از کمال تو روح من به سمت مسیری نو حرکت میکند.
هوش مصنوعی: به دلیل وجود دشمنان و راهزنان در مسیرت، غیرت و غیرتت باعث شده که هر گوشهای از وجودت به گونهای از تو محافظت کند و راههای مختلفی برای حفاظت از تو به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی تو مانند آفتاب بر جانم تابید، نور عشق تو به قلبم نفوذ کرد و دل مرا به تسخیر خودش درآورد.
هوش مصنوعی: عشق تو مانند پرندهای بزرگ است که با بالهایش جانی تازه به عاشقان میبخشد و آنها را در آغوش خود میگیرد.
هوش مصنوعی: مشتاقان عشق هر شب مانند صبح زوده بیدار میشوند و برای دیدن چهرهات به سمت صبح میروند.
هوش مصنوعی: در آنجا که زیبایی چهرهات مانند عطر نمک در فضا پخش شده، دل هر دو جهان را پر از درد و زخم کرده است.
هوش مصنوعی: عطار در حسرت تو، حتی شادی دنیا را فراموش کرده و همه چیز را به قدری مختصر و کم اهمیت میبیند که فقط به غم تو فکر کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای از دهان تنگت شهری شکر گرفته
نام رخ تو گل را از خاک برگرفته
آن روی را مپوشان، زیرا که در ممالک
بنیاد فتنه باشد روی قمر گرفته
دیگر ز سر نگیرد با من جفا زمانه
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.